"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

۳۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

آبجیم تو نت گم شده بود داشت مصاحبه هایی ک گویا با افراد مشهور یا موفق شده بود رو میخوند سوال آخر ک از همشون پرسیده بودن" چی رو ازتون بگیرن زندگی براتون تموم میشه" و یکی گفته بود آبرو یکی وجدان یکی ثروت و ... بنظرش جالب اومده یهو ب من گفت:

+ پری ی سوال ازت بپرسم؟؟

من: جانم بپرس.

+ حالا تو نظرتو بگو چی رو ازت بگیرن زندگی برات تموم میشه ؟؟

من: سوال خوبی پرسیدی .

+ پس بگو دا .

من(با ی حالت متفکر): کرم مرطوب کننده دست.

+ نمیدونم چرا ناراحت شد و گفت مسخره .


++ آفرین ب والیبالمون.

*بعدا نوشت: فردا نبرد منو امتحانام شروع میشه دعا کنید بتونم از بخش بزرگی از انرژیم استفاده کنم و بتونم نتیجه مطلوبی بگیرم ..

۱ نظر موافقين ۲ مخالفين ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۷

طرف دانشجوی ترم یکه یا اصن هنر کرده باشه ترم دو هست در واقع هنوز 20 یا 40 واحد درس پاس نکرده اگه چن واحدم پاس کرده باشه عمومی و دروس پایه بوده درواقع در حد تخصصی تو بطن رشته اش وارد نشده کار و اینام حالا بعد اتمام درسش قراره بهش فک کنه حالا تصویر پروفایل تلگرامش هم اینه

آقای پروفسور توفیق موسیوند مخترع نخستین قلب مصنوعی داخل بدن انسان اینقد اعتماد ب نفس ندارن ک اینا دارن .


۱ نظر موافقين ۲ مخالفين ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۳

بعد اذان خواب ... 7:30 بیداری ... نیم ساعت نشتن تو حیاط ... صبحونه ... درس ... نت ... درس ... مهمون ... نهار ... درس ... تماشای والیبال ... درس ... والیبال ... میوه خوردن ... درس ... اتو کردن لباسای داداشی ... چای ... بدرقه همه ... منو مامان تنها (یکم باهاش حرف زدم) ... میوه ... درس ... آشپزی ... نت ... درس ... مهدیه زنگ زد 20 دیقه حرف زدیم(90 درصد اون حرف زد) ...خوردن تنقلات ... همچنان آشپزی ... نت ... شام ... تلویزیون ... درس ... نت ... چای ... فکر کردن ... 2:15 لالا.


کلا این وسط صحبتم میکردما با مامانم و زنداداشم ک ی ساعت ب ی ساعت میومد خونه ما :)

یک روز بدون دستاورد آنچنان مهم :)

+توصیه میکنم شماها مفید باشید کاراتون مفید باشه 24 ساعت کم نیست یک روز از زندگیامونه ک الان برا من جمعش شده 22 سال ب همین راحتی ب همین خوشمزگی ........

۱ نظر موافقين ۲ مخالفين ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۴۵

سحرخیز باش تا کامروا باشی ...........

بعد مدتها ساعت 7:30 بیدار شدم عالیه ......

صدای پرنده هایی ک بین درختای حیاط لونه کردن باد ملایم سحر با ی صبحونه ک خودم آماده اش کردم حسابی حالمو خوب میکنه و نوید ی روز پرانرژی رو میده :)

۱ نظر موافقين ۲ مخالفين ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۴

خیلی بده که قصدت ناراحت کردن و حرص کسی رو درآوردن نباشه ولی اینطوری تلقی شه :( 

دل آدما باید یاد بگیره ک بی خود هوای یه چیزایی رو نکنه چون فقط اعصاب خوردیش میمونه واسه خودش :)

لجبازی ...... چرا واقعا ؟؟ باید تمرین کنم یکم بزرگ شم ..

من همیشه ب اطرافیانم حق دفاع از خودشونو میدم ولی اغلب ب جای قانع کردن توجیه میکنن ولی هیچ وقت یا اگه خوشبینانه تر نگاه کنم اکثر مواقع به خودم حق دفاع داده نمیشه اگه مثلا هم بدن حرفام ب پای توجیه نوشته میشه پس کلا بیخیال میشم و سعی میکنم کارام مبهم نباشه ک نیاز ب توضیح داشته باشه .........

+سادگی عین زیباییه ولی بعضی وقتا بیش از حد ک میشه قوه خلاقیت آدمم کور میکنه .....


حافظ همین الان گف:

فتوی پیرمغان دارم و قولیست قدیم                       که حرامست می آنجا که نه یارست ندیم

(فتوا وار پیرمغاندان بودا بیر سئوزدو قدیم                او کسه باده حرامدیرکی یاری یوخدو ندیم)

چاک خواهم زدن این دلق ریائی چکنم                  روح را صحبت ناجنس عذابیست الیم

(بو ریا خرقه سینی نئیله ییم آخیر جیرارام             روحه ناجنس آدامین بحثی عذابیدیر الیم)


_ مزخرفتر از سردرد بازم سردرده .

۳ نظر موافقين ۲ مخالفين ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۴۲

دو سه روزه رسما کار ریخته سرم اونم کار مفید نه ها اصن واسه خودمم نفعی نداره صبح از خواب پا نشده طبق روال چن سال اخیر وقت امتحانا ساحله میاد باهاش ریاضی و فیزیک کار کنم تصحیح نصف بیشتر برگه های امتحان زبان انگلیسی داداش بزرگم ب عهده منه امسال اصلا ارفاق نکردم تایپ سوالای معماری دانشگاه اون یکی داداشمم با منه عکس 20 صفحه از جزوه رو هم گرفتم واسه شیرین فرستادم .............

الان همه کاراشون تموم شد خداروشکر اگه کسی کار دیگه ای نداره یا نداشته باشه میخوام بخوابم از صبح فردا هم به درسای خودم برسم ایشالا ...

:)

۳ نظر موافقين ۱ مخالفين ۰ ۱۰ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۳۶

در شتاب زندگی باید گوشه ای باز ایستی و بگویی:

"خدایا میدانم که هستی"

۲ نظر موافقين ۲ مخالفين ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۳۵

بخدا دیوونه نشدم فقط الان بدون دلیل خنده ام گرفته خب چیکار کنم میخندم خندیدن خوبه خب :)

۲ نظر موافقين ۴ مخالفين ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۵

عاشق آهنگ سریال مدار صفر درجه ام ک علیرضا قربانی خونده .....

شاعر: دکتر افشین یدالهی

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانش مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گِلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی


اینم آهنگ دریافت

۰ نظر موافقين ۱ مخالفين ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۷

بعد نهار ی کوچولو تلویزیون تماشا کردم بعد رفتم اتاق ی خورده درس و مطالعه و تو نت گشتم شده بود ساعت شش عصر مامانم صدام زد رفتم پیشش کار خاصی نداش یکم نشستم کنارش متوجه شدم گشنه امه ...

من: مامان گشنه امه

مامانم: عصرونه حاضر کن بخوریم

من: چشم :)

وسط عصرونه از مامانم پرسیدم راستی کاری داشتی صدام زدی؟؟

مامان: قدیما بابام ی دوستی داشت خان ی شهری بود مهمونم بود برامون خاطره تعریف میکرد میگف من چن تا نوکر و کلفت تو خونه دارم ی شب با صدای یکیشون از خواب پریدم نوکر همش ناله میکرد مردم از تشنگی مردم از تشنگی خان میگه همون نوکرو صداش کردم گفتم آهای پسر برو ی پارچ آب واسم بیار میگه وقتی آورد گفتم بشین همشو بخور نوکر گفته آخه خان این واسه شماست میگه گفتم بدبخت داشتی از تشنگی تلف میشدی تنبل بودنت نمیذاشت بری آب بخوری حالام "پری بالام" تو اینقد غرق شده بودی تو خودت یادت نبود گشنه اته من ک مادرتم میدونم دخترم کی غذا میخاد :)

الهی فدای مامانم بشم من ....

۰ نظر موافقين ۲ مخالفين ۰ ۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۲