"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

سالتحصیلی 79_80

يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۴۰ ق.ظ

من و هم سن هام آخرین بچه هایی بودیم که درس اول کتاب فارسیمون "سگ گربه را دنبال میکند، گربه به بالای درخت میرود" بود. آخ که من چقدر سر این قضیه، حسین، مهین و شهین رو حرص میدادم، میگفتم: هههه بنویسیم و بخوانیم هم شد درس؟؟ برا شما درس نیست که بچه بازیه، درس سگ گربه رو دنبال میکند بود. میگفتم: اَولَر تَنبَللَر سوت وِئرمَسَن اُولَلر(اول ها تنبل ها، شیر ندی بهشون میمیرن) [یه جمله تمسخری، یعنی شما آشخورید حالا] برازنده شماهاست، همه میدونستن شماها خنگ هستین کتابا رو آسون کردن. مضحک تر از برخورد من جمله همیشگی سال بالایی ها به ما بود که میگفتن: الان که چیزی نیست خوشبحالتونه، بیابید پایه ما تازه میفهمید مشق چیه، ریاضی، وای ضرب، علوم رو نگم اصلا اونوقته که میفهمید درس چقدر سخته. وقتی اول بودیم دوم ها اینو میگفتن وقتی دوم بودیم سوم ها و این داستان ادامه داشت.



موافقين ۱۱ مخالفين ۰ ۹۶/۰۹/۱۹

نظرات  (۳۲)

فقط صفحه کتاب منو برد به گذشته ^__^
💚💖
بقیه پستتو ول کردم فقط به عکس نگاه کردم :)
بقیه شو میام میخونم ایشالا :)
حس خوب گذشته یادش بخیر 
مرسی 
پاسخ:
آره حتی امکان داره خیلیا ندیده باشن.
متولدین هفتادوچهار به بعد باهاش آشنا نیستن اصلا.
ناقابله خوبه حس خوبی بهت داده :)
۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۴:۵۵ حضرت کازیمو
این چه درسیه؟ ما چرا نداشتیم پس؟ برا ما دهه پنجاهیا نبود این فک کنم
پاسخ:
دهه رو کاری ندارم ولی مطمئنم داشتین، احتمالا یادتون رفته. :)
۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۵:۰۸ حضرت کازیمو
من که همچین چیزی یادم نمیاد. یا از عوارض پیریه یا همچین چیزی نداشتیم واقعا!
پاسخ:
پس مطمئن باشید که از عوارض پیریه و بس. :)
ما هم از این درسا نداشتیم:|
کلا هر کی تو هر پایه‌ای هست فکر میکنه سخت‌تر از درس خودش نیست و الان داره شق‌القمر میکنه، مثلا سارا به من میگه عمه نمیدونی چقدر املا سخته:| حالا املاء چی هست؟ بابا آب داد، بابا بادام داد، امین و ...:)))
یاعلی
پاسخ:
خانم چون آخرین بچه هایی که این درس رو خوندن متولدین نیمه اول هفتادوسه هستن :)
شق القمر رو خوب اومدی :))
زهرا مام از ریاضی هفتم نالانه اصلا از وقتی من یادم میاد اون از ریاضی نالانه :)
یاعلی مدد.
۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۷:۵۲ شادوَرد __
عه من دو سالم بوده:))
پاسخ:
همش چهار سال اختلاف سنیه ها :))
۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۸:۳۳ مریــــ ـــــم
اخه
دقیقا
همیشه پایه خودمون برامون سخت ترین پایه بود ،به پایه های بالاتر که فکرمیکریدم میگرخیدیم.مییرفتیم بالاتر پایینیا برامون اسون بنظر میرسیدفبعد میگفتیم چقد خ ر بودیم که حرص اون پایه رو خوردیم
:|
امیدورام منظورمو خوب رسونده باشم
پاسخ:
:))
آره خیلی هم خوب منظورت رو رسوندی :)
۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۲۶ پـــــر ی
نوستالژی :)
پاسخ:
اصلا خیلی باحاله :)
۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۹:۲۹ جنابــــــــ دچار
یادمه توی کتاب علوم بود! :)
پاسخ:
عه! چرا علوم؟؟
حافظه من داغونه ولی خداییش بیشتر به ادبیات میاد. :)
خنگ خودتانید :))
منو خواهرم همیشه سر این موضوع بحث داشیم:/
میگفت این مسخره بازیا چیه!هدیه های آسمانی:| ما میگفتیم دینی همه دستا تو بینی:))

پاسخ:
:)))
خوبی تو؟؟
من الانم میگم این مسخره بازیا چیه واقعا؟؟ :))
۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۱:۳۲ آقاگل ‌‌
زمون ما اینا اصلاً تو کتاب نبود. تو خود مدرسه یه سری بنر بود بهش می‌گفتیم لوح. شبیه همینی که تصویرش رو گذاشتی. تا اومدیم این لوحا رو یاد بگیریم نصف سال گذشته بود. در کنارش یه سری سر مشق بود که دایره بکشین خط راست بکشین. خط کج بکشین. خط فلان طور بکشین. روزی پنج شش صفحه از اینا باید می‌نوشتیم. بعد از اون تازه شروع کردیم یاد گرفتن الفبا. حتی ریاضی و قرآن رو هم همین شکلی یاد می‌گرفتیم. تا وسط سال فقط قرآن گوش می‌دادیم. بعدش کم کم کتابش رو شروع کردیم. ریاضی هم همین
پاسخ:
آقاگل من گیج شدم الان، شما از من بزرگتر از جناب دچار کوچکترین این وسط چطور شده؟؟ کتابا تغییر کردن؟؟
راستش من وقتی چهار سالم شد تو خونه بابا شروع کرد درس دادن بهم و دو سه سال اول مدرسه رسما فیک بود برام البته من این منطق رو کاملا اشتباه میدونم مثلا حوصله مشق نوشتن اونم از رو چیزی که چندسال قبل نوشتم رو نداشتم و تو دلم توجیه میکردم که "مشق مینوشتم وقتی مشق نوشتن مد نبود" برا همین دقیق یادم نیست اینا لوح بود یا تو کتاب ولی مطمئنم همچین چیزی میخوندیم.
الان که فکر میکنم لوح هم داشتیم بنظرم.
اون تیکه ی ترکی رو دوس داشتم :) کلا ترکی رو خیلی دوس دارم :)
پاسخ:
چه خوب :)
بلد نیستی؟؟
۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۳:۲۴ محبوبه شب
منم با آقاگل موافقم.
چون ما هم لوح داشتیم و فکر می کنم اینا لوح بودن!!!!

پاسخ:
:)
شایدم لوح بوده دقیق یادم نیست.
۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۳:۲۶ محبوبه شب
چقدر دلم برای اون زمان تنگ شد :(
پاسخ:
ای جانم...
ما تازه دنیا اومدیم اونموقع :دی
پاسخ:
کوچولو :))
تازه اینا که بچه بازیه
برسید به دوره دکترا متوجه میشید چقدر سخته؟!
پاسخ:
میتونم به عنوان بهترین کامنت هفته انتخابش کنم. :)
اصلا من عاشق سختی هستم.
زنِ زتدگی هستیم واسه خودمون عاقا :)))
اونقدراهم کوچولو نیستم خخخخ
پاسخ:
:)) زن زندگی؟؟!! :))
خدا حفظ کنه، بانو به مام یاد بده خب :)
خخخخ
مرسی.. :)))
حتما بلدی یا یادمیگیری دیگه :))
پاسخ:
:)))
سعی میکنم :)
۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۷:۳۰ آقای دیوار نویس
چه خوب بود اون دوران :) 
پاسخ:
اوهوم :)
الانم خوبی داره.
۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۸:۴۴ محمود بنائی
کلا ما خوبیم :)
دلم واسه مدرسه و اون روزها تنگ میشه اما هیچوقت دلم نمی خواد تکرار بشه. 
پاسخ:
:)
آره تکرار و برگشت به عقب جذاب نیست.
خاطره شدن :)
ای وای این شعره :)))))
آخرین بار که این شعرو شنیدم اصلا یادم نمیاد کی بود . یحتمل ابتدایی بودم 
پاسخ:
:))))
آره بعدنا از یاد رفت، منم کلی به مخم فشار آوردم یادم اومد. :)
راستی شما رفتین نمایشگاه اتاق آسمان؟؟
قربونت مهندس جان،خوبم..تو خوبی؟؟:))
پاسخ:
شکر :)
بلی منم خوبم *_*
بله بله . هستم :)
پاسخ:
عه چه خووب :)
میخوام سه شنبه بیام ولی اینبار تنهام گفتم اونجا معذب میشم تنهایی :)) شما باشین خوبه 
عه مجید اینجا چیکار میکنه:)

من یادم نیست این درسو
پاسخ:
مجید!! 
آهااا اون چالش مجیده مد شده بود :)

یادتون رفته خب :))
عه این چه حرفیه؟
من چیزی یادم بره
من حتی یادمه اخویتون چیا راجع به چهره ما گفتن
خوبن اخوی؟
پاسخ:
:))))
بابا بود عالم و آدم میگن بود.
اخوی هم خوبه میخواد داماد شه :)
چه خوب :)
منتظرتون هستیم :)
پاسخ:
:)
به به بازم نقاشی ^_^
شاید همون لوح بوده که دوستان میگن که خب ما نداشتیم:)
به سلامتی
ایشالله خوشبخت بشن
پاسخ:
چی بگم والا :)
ممنون.
ایشالا.
به عنوان یک معلم باید متذکر بشم به جناب اقا گل و شما هلمای عزیز: شما احتمالا اینها رو توی همون لوح های آموزشی یاد گرفته باشید. پایه ی اول تا آخر آبان لوح خوانی دارن و کتاب درسی هم داره یه سری خطوط رو آموزش میده که مقدمه ی آموزش الفباست. ولی از اواخر آبان الفبا شروع میشه. اینا مخصوص ما دهه شصتی هاست عزیزم. نوستالژی فقط مال دهه ی ماست :)
پاسخ:
عه مرسی بابت توضیحات کاملت خانم معلم :)
ما دهه هفتادیا خودمونو میچسبونیم به شما :))))
چرا بابا :) خوشبختانه خیلی خوب بلدم :) خودم ترکم :)
پاسخ:
عهههههه حواااا بانو خب قشنگ بگودااا :)
هارا ترکی؟؟
باشه دااااا :)
تبریز ترکی :) سن هارا ترکی؟ :)
پاسخ:
ای خدا :)
قیز بع ده دا :)
منم آذربایجان شرقی ولی متولد تبریز دییرم.
شرمنده دااااا :)

من اوزوم دا متولد تبریز دییرم :)
پاسخ:
ای جانم سلامت باشی :)

فرقی یوخ. اصلا همه جای ایران سرای من است. :)
بله بله :) ایران سرای من است :) وِر بِش ؛)
پاسخ:
:) اوهوم. :)
خوشبخت باشی حوا بانو
ممنونم عزیز

هرچی آرزوی خوبه مال تو ؛)
پاسخ:
:)

قربانت *_*

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">