"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

برا الان همین هم خوبه :)

دوشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۱۴ ق.ظ

بابام همیشه میگه: هر بار که یکی از بچه هام ازدواج میکنه، ده سال جوونتر میشم.

منم جدیدا هربار تو طول روز کار عملی زیادی انجام میدم درونم یه انرژی خیلی خیلی دلچسب با حجم زیاد شروع میکنه به جوشیدن، امروز که به خونه رسیدم با چشم های نیمه باز نهار خوردم و فقط یادمه خودمو رسوندم به اتاق.

بابام میگه: لابد نوارقلب و فشارسنج و اتوکلاو و ... بچه هاتن :)) 

بی ربط نوشت: دارم برا روزهایی که قراره بشه آینده ام برنامه ریزی میکنم. پنجشنبه نرگس گفت: فقط چاره اش اینه که بخاطر خودمون بجنگیم.!

موافقين ۱۴ مخالفين ۰ ۹۷/۰۲/۱۰

نظرات  (۱۱)

خدابیامرز پدربزرگم ۱۱ تا بچه داشت ۱۰ تاش ازدواج کردن 
اگر اونم به این حرف اعتقاد داشت پنج سال دیگه باید به دنیا می اومد
پاسخ:
تفسیر باحالیه :)) اتفاقا حین نوشتن به این مسئله فکر کردم.!
اون یکی چی پس؟؟
خدابیامرز پدربزرگتون رو.
والا بقیه برعکسن. با عروس دوماد کردن بچه هاشون قشنگ پیییر می شن!
ای ول به بابای شما :)

خوبه که می جنگی برای خودت و اصلا خوبه که می جنگی...
پاسخ:
والا منم بقیه رو نمیفهمم :) 
مرسی مرسی *_*

جا داره بهم بگید: بابا جنگجو😎😎
اون یکی هنوز توو فکره 
پاسخ:
حیف زود دست به کار نشده :)
انجام دادن کار مفید دلچسبه
و بر عکس بیگاری انسان رو کسل می کنه

و من فکر میکنم برا همینه که خیلی هامون افسرده حالیم
چون برنامه مشخص و دقیقی نداریم
همینجور کار میکنیم تا ببینم آینده چی میشه
پاسخ:
اوهوم همینطوره :)

سکون و یکنواختیه خیلی کسل کننده است!
سلام من رو به پدر بزرگوار برسون. :)
اندک اندک همه‌جوره دارم بهشون ارادت پیدا می‌کنم.

پاسخ:
سلامت باشی پدربزرگ :)
مرسی، باید یه پست پدرشناسی بنویسم.!

اگه معلمِ زبان فارسیِ من این پست رو می‌خوند می‌گفت یک بذرِ صفر می‌کارم جلو اسمت هلما تا دیگه ناهار رو نهار ننویسی :))
پاسخ:
:)) پس خداروشکر معلم ادبیاتت بلاگر نیست :)
چه بابای جالبی داری ها:))
من هیچ وقت نتونستم درست برنامه‌ریزی کنم، یعنی کلا از عهده‌ی طبق برنامه پیش رفتن برنمیام انگار، جالب اینه که همیشه هم میبینم چقدر برنامه‌ریزی نداشتن بده ولی بازم عبرت نمی‌گیرم:|
+جمله‌ی نرگس خیلی خوب بود:)
پاسخ:
خیلی باحال :))
پیش رفتن با برنامه ریزی خیلی سخته. :| بخصوص برای درس خوندن🙈
+ نرگس هم خیلی باحاله :)

اگه نجنگیم هیچکی برامون نمی جنگه
پاسخ:
تاپ ترین کامنت پست :)
موفق باشی
پاسخ:
سلامت باشید :)
نمیخوای بابای گرامی رو ده سال جوونتر کنی؟ *_^ 
پاسخ:
:)) اتفاقا بابا معتقده من هنوز کوشولو ام :))
ناهار اقا
پاسخ:
چشم چشم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">