تولدانه
قبلترها که روزانه نویستر بودم خاطرات زیادی از خودم در اینجا به جا میذاشتم، امروز بعد از سه ماه متوجه شدم در گوشه وبلاگم حرفی از بیستوهشت سالگیای که واردش شدم نزدم. امسال اولین سالی بود که تولدم بدون کیک و شمع گذشت ولی این دلیل بر خوش نگذشتن نبود، اتفاقا سالهای اخیر سورپرایزهای بیشتری تجربه کردم و تولد امسالم هم یکی از آن جذابها بود. ساعت هشت صبح تبریز را با هوای ابری تنها گذاشتیم و شب ساعت دوازده با خستگی دوست داشتنی رسیدیم خونهامون. شکلات رو صاحب فروشگاه هدیه داد بهم البته نمیدونست تولدمه. :)
تبریک میگم ان شاء الله همیشه شاد و سرحال باشید