"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

۲ مطلب در خرداد ۱۴۰۳ ثبت شده است

چهارم ابتدایی که بودم، معلمم سر آخرین امتحان مدرسه شماره تلفن خونه‌اشون رو روی کتاب علومم نوشت. سه ماه تمام هرروز صفحه اول کتاب علوم رو باز میکردم، شماره‌اش رو نگاه میکردم، تلفن خونه رو دستم می‌گرفتم ولی نمی‌تونستم زنگ بزنم. اینقدر زنگ نزدم که یهو به خودم اومدم و دیدم بیست سال از اون سالها گذشته. تلاش کردم برا پیدا کردن شماره‌اش، چند روزی طول کشید تا خودم رو آماده کنم برای حرف زدن باهاش.

ولی حالا بچه‌های من، کلاس پنجمی‌های من هر وقت دلشون بخواد زنگ میزنن، صدای خنده‌های رضا و متین سوژه فیلم‌برداری همسر من میشه. دنیا و النا سر منچ، مارپله یا اسم‌فامیل بازی کردن تو خونه ما به توافق نمی‌رسن و این در حالی است که یگانه با قند تاس درست می‌کنه برامون.

بچه‌های الان بچگی‌هاشونم با بچگی ماها خیلی فرق داره.!

۰ نظر موافقين ۱۵ مخالفين ۰ ۲۸ خرداد ۰۳ ، ۰۱:۲۲

از آنجایی که ما بچه‌های فعالی بنظر می‌رسیم استاد عزیزمان تکالیف درسی و غیردرسی پژوهشی برامون در نظر گرفته‌اند و در یک اقدام سریع ازمون خواسته شد درمورد "ریشه‌شناسی تاریخی شهرمون" تحقیق کنیم. قبلا در وبلاگ درمورد کلیبر نوشته بودم حال فرصت رو مغتنم شمرده و بهتر دانستم درمورد خداآفرین هم در این مکان امن اثری از خود به جا بگذارم.

سال ۸۹ خداآفرین فرمانداری گرفت و از کلیبر جدا شد، مرکز شهرستانمان هم شهر "خمارلو" هست. در ادامه مطلب عین تحقیق رو ثبت می‌کنم.

۱ نظر موافقين ۱ مخالفين ۰ ۰۶ خرداد ۰۳ ، ۰۰:۱۷