"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

مادرانه

شنبه, ۱۷ دی ۱۴۰۱، ۰۶:۵۲ ب.ظ

در خواب پسری موطلایی داشتم که حدودا سه‌چهار سال داشت، دستاش رو از دستم جدا کرد و دوید سمت خیابون، دلم ریخت ولی مثل همیشه که تو شرایط مشابه؛ مدیریت بحران بلد نیستم و اغلب فشارم میافتد و با دست صورتم رو می‌پوشانم عمل نکردم، جسورتر بودم دویدم دنبالش بغلش کردم، قلبم تند تند میزد چسبونده بودمش روی قلبم و دم گوشش میگفتم: هیچ وقت دستم رو ول نکن هیچ وقت.

من نه تصوری از مادر شدن دارم و نه تصمیمی برای مادر شدن فقط خواستم بگم دست مامان‌هاتونو ول نکنید اونا چه تو بیداری، چه تو خواب و حتی تو خاک دلشون برا شما میتپه.!

موافقين ۱۷ مخالفين ۰ ۰۱/۱۰/۱۷

نظرات  (۱۳)

خدا به داغ دل مادرهایی که این روزها عزادار بچه‌های پرپر شده‌شون هستن نگاه کنه و بهمون رحم کنه. 

پاسخ:
الهی آمین.
۱۸ دی ۰۱ ، ۰۶:۱۸ نسیم صداقت

👌👌👌❤️🌹

پاسخ:
❤💐❤
۱۸ دی ۰۱ ، ۰۷:۲۲ مهدیار پردیس

الهی بمیرم برای اون مادرایی که این روزا و سالا بی‌فرزند شدن...

پاسخ:
نباید مُرد، باید براشون فرزند بود مهدیار....
۱۹ دی ۰۱ ، ۰۹:۳۵ پسر انسان

خدا همه مادر هارو برای بچه ها حفظ کنه و برعکس بچه ها رو برای مادرها...

پاسخ:
الهی آمین  :)
۲۰ دی ۰۱ ، ۰۸:۵۷ میرزا مهدی

احسنت.

 

پاسخ:
ممنان :)
۲۱ دی ۰۱ ، ۱۸:۲۷ بانوچـه ⠀

مادربودن واقعا حسیه که هیچ‌جوره نمیشه توصیفش کرد.

پاسخ:
هوووم آره همینطوره.

ای وای بر آن کودکی که در میان همهمه 

دست خودش را ناگهان از دست مادر می کشد.

 

بیتی از یکی غزل های قدیمیم

پاسخ:
عه به به :)

منم یه بیت از شما رو تو دفترم یادداشت کردم، شاید هم دو بیت. :)

این شجاعت زیبا بود

ریبون

پاسخ:
اوووم خیلی ^___^
۱۲ بهمن ۰۱ ، ۱۷:۵۵ اقای ‌ میم

شاید جالب باشه براتون که منم تصوری ندارم:)

پاسخ:
چه جالب :)))😅😅
۱۶ بهمن ۰۱ ، ۱۵:۱۰ حسین برنامنش

ای وای عالی بود ممنونم

پاسخ:
متشکر :)

اووووووووووووه چی همه عاشق

  • گویند مرا چو زاد مادر / پستان به دهان گرفتن آموخت
  • شبها بر گاهواره ی من / بیدار نشست و خفتن آموخت
  • دستم بگرفت و پا به پا برد / تا شیوه ی راه رفتن آموخت
  • یک حرف و دو حرف بر زبانم / الفاظ نهاد و گفتن آموخت
  • لبخند نهاد بر لب من / بر غنچه ی گل شکفتن آموخت
  • پس هستی من ز هستی اوست / تا هستم و هست دارمش دوست

ما هم هنر درم خاستن بیاین سایتمان دریای هنر یادگاری رو بگیرن

هنر ما رو یاد میگیرین خودتون میسازین

۲۸ اسفند ۰۱ ، ۱۵:۱۱ اصفهان خدمات

آخ....

پاسخ:
:)
۲۵ مرداد ۰۲ ، ۱۷:۵۳ فروشگاه وگان تهران

چقدر زیبا بود 

منم هر وقت با مادرم می رم فروشگاه گیاهی در شرق تهران  برای خرید پنیر توفو همیشه دستش رو توی دستانم نگه می دارم و به یاد بچگی ها اینبار من مراقبش هستم 

پاسخ:
خدایی تبلیغ خلاقانه ای بود، دوست داشتم. :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">