همه چی آرومه ..
شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۱۲ ق.ظ
ستاره هایی ک دیشب مهمون آسمون بودن خیلی زیادتر و پرنورتر از ستاره های امشب بودن یکم شمردمشون گیج شدم گم کردم از کجا موندم نشستم باهاشون حرف زدم فقط نگام میکردن بعضیاشونم چشمک میزدن ب تک تک حرفام گوش دادن یکیشونو ک از قضا نه زیاد درشت بود و ن زیاد پرنور گفتم برا من باشه ولی خیلی زود رفت و رفت تا تو آسمون گم شد ...............
+ منی ک بعضی وقتا نمیخام و نمیتونم با کسی درددل کنم یا برا خودم مینویسمشون یا با درختا ماه و خورشید و ... حرف میزنم حالا بعضی وقتا ک زیادی هنر کنم با برادرزاده دو سالم حرف میزنم فقط سبک شدنم برام مهمه همه دور و وریام فک میکنن من خیلی سرب هوام و زیاد فک نمیکنم همیشه هم شاد شادم راضیم از اینکه غم و غصه ام واسه اطرافیانم نیس ولی بداخلاقی رو شرمنده ام انو باید با آغوش باز پذیرا باشن :)
+ منی ک بعضی وقتا نمیخام و نمیتونم با کسی درددل کنم یا برا خودم مینویسمشون یا با درختا ماه و خورشید و ... حرف میزنم حالا بعضی وقتا ک زیادی هنر کنم با برادرزاده دو سالم حرف میزنم فقط سبک شدنم برام مهمه همه دور و وریام فک میکنن من خیلی سرب هوام و زیاد فک نمیکنم همیشه هم شاد شادم راضیم از اینکه غم و غصه ام واسه اطرافیانم نیس ولی بداخلاقی رو شرمنده ام انو باید با آغوش باز پذیرا باشن :)
۹۵/۰۴/۱۲