"ی بار ی چیزی دلمون خواستا"
يكشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۶ ب.ظ
داداش: ده دقیقه بعد میریم باغ
آبجی: بکنش ی ربع خیرشو ببینی
من: (سر پنج دقیقه حاضر شدم) برررررررریم
آبجی: برو ی چن تا رنگ (نارنجی . قهوه ای . کالباسی چیزی ) ب خودت اضافه کن , کلکسیون رنگت زیبا میشه ها ....
خب فقط کفشم : صورتی . شلوار : آبی . پیرهن : زمینه مشکی با راه راه عمودی سفید . روسری : زمینه سرمه ای (روش دایره های کوچک آبی . زرشکی . سفید . طوسی)
داداش : گفتم میریم باغ , نگفتم میرم برنامه کودک و تو هم بشی خاله شادونه یا شایدم پورنگ.
۹۵/۰۵/۳۱