"شاید اصل شاید تغییر"
همکلاسی های دوران دبیرستانم گروهی در تلگرام تشکیل دادن، تابستان پارسال پیشنهاد عضویت دادن به من ولی باتوجه به حس مبهمی که داشتم رغبت خاصی نشان ندادم، تا اینکه چند وقت پیش مواجه شدم با این جمله "مهوش شما را به گروه اضافه کرد."
نمیدونم این چند ساله چه اتفاقی افتاده ولی هر چی که هست باعث میشه نتونم با همون آدمایی که یه زمانی کنار هم آتیش میسوزاندیم، شریک لحظه های خوب و بد هم بودیم و خاطرات زیادی رو با همراهی هم ساختیم ارتباط برقرار کنم. حس میکنم خیلی با هم متفاوت هستیم، از لحن حرف زدن تا موضوع هایی که دغدغه فکریمونه متفاوته. دیدن این تفاوت ها و راحت نبودنم در جمع با توجه به این که اکثریت خیلی راحت و راضی هستن و نوع حرف زدنشون باب میل همدیگر است یک معنی را در ذهنم بولد میکند "تغییر" آن هم تغییر کردن من. چون من همان دختر پایه ای هستم که دوران دبیرستان حضورم در نگاه همکلاسی هام پررنگ بود.
+ عمیق تر که فکر میکنم نتیجه دیگری هم در کوچه پس کوچه های مغزم نمایان میشود و میگوید: همان موقع هم این تفاوت ها بوده ولی چون نقطه اشتراک زیادی هم بینتون بوده و در سنی بودی که نقطه اشتراکاتتون بیشتر به چشم می آمده، در کنار هم احساس راحتی میکردین و تو به همان اندازه قانع بودی و تلاشی برای وفق دادن خودت با فرهنگ بقیه نکردی ولی الان که از اون فضا جدا شدین بالطبع تفاوت ها واضح تر دیده میشوند...