این شب ها به یاد همدیگه باشیم و قبل از خودمون به یاد هر کس که تن و روحش در بستر بیماریه.
چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۵۵ ق.ظ
نه اهل قضاوت ام و نه مقایسه، من خودمم، با تمام بدیهام، با همه خوبی هام. با همه شوخی ها و با همه جدی بودن ها. با تمام گفته ها و با دنیایی پر از نگفته ها. مومن ام اندازه خودم نه بیشتر نه کمتر. دل دارم، عقل دارم، انتخاب دارم. همه اشون کنار هم جمع میشن و با دوتا دست و دوتا پا و یک جفت چشم میشن من، منی که میتونم خطا کنم ناخواسته، منی که میتونم مهربان باشم از ته دل، منی که میتونم دل بشکنم مطمئنا بخاطر خودخواهی نه و شایدم به جبر آره، منی که باید به باید هاش برسه. امشب شب همه مونه، من، تو، دختری که سرخیابون گل میفروشه، پیرزنی که صبح با عصا از کنارت رد شد، آقا پسری که تو این ماه آدامس به دهن سر خیابون قدم رو سربازی تمرین میکرد، شب همه مونه، نه من بدترین ام، نه او بهترین و نه تو مقرب ترین. آغوش خدا برا همه بازه، مثل همیشه.
۹۶/۰۳/۲۴