مهمان ناخوانده
پنجشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۰ ب.ظ
قبلا گفتم بوی یه عطری میتونه برام یادآور یه آدمی باشه که حتی ندیدمش, تک تک شماهایی که برام کامنت مینویسین, پست هاتون رو میخونم در تصوراتم چهره مشخصی دارین. برخی صحنه ها و لحظه هایی که میبینم امکان داره یادآور یکی از شماها باشه و ...
دستام رو گذاشته بودم زیر چونه ام و منتظر بودم نرگس عکسی از من ثبت کنه, عکس های بعدی همه اشون از لبخندم بودن, حتی با دیدن لبخندم در یکی از عکس ها باز هم خنده ام میگیره. نمیدونم شاید نرگس اون موقع فکر کرد دلیل لبخندم فیگور گرفتن برا عکس بود ولی نه باید بگم چشمم رو اندک جوشِ رو پیشونی و لب خشک و پوست پوست نرگس بود و یادآوری این پست لبخندم رو کش دار میکرد.
۹۶/۰۷/۰۶