قدم زدن رو نیمچه برف حتی با لباسی که گرم نیست
جمعه, ۳ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۴۰ ب.ظ
بعد از چند روز خستگی خیلی چسبید، حتی به قرمز شدن نوک دماغ هم میارزید. دستات رو بچپونی تو جیب بارانی و خیابون رو در حد دویدن قدم بزنی و هی حواست باشه که کفشت رو آسفالت و موازییک های کنار خیابون سر نخوره.
+ بودن پریسا هم شد تکمیل کننده حس های خوبم.
بهش میگم:
من: نمیدونستم اینقدر دوستت دارم.
او: خلایق هر چه لایق، متاسفم برات یعنی ته دوست داشتنت منم؟؟ خیلی کج سلیقه ای.
جاده اهر-تبریز
۹۶/۰۹/۰۳