"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

یکی از معایب پاییز

شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۶، ۰۵:۴۵ ب.ظ

الان بیرونم، تا برسم خونه استرس خواهم کشید.


پ.ن: 18:38 دم در خونه، نون هم خریدم.

موافقين ۱۰ مخالفين ۰ ۹۶/۰۹/۰۴

نظرات  (۱۷)

۰۴ آذر ۹۶ ، ۱۷:۵۴ ماهی کوچولو
من که متنفرمممم از زود تاریک شدن پاییز لعنتی دوست داشتنی 
پاسخ:
فقط تیکه "پاییز لعنتی دوست داشتنی" ^_^
سلام رفتید ?! خوب بود?!
پاسخ:
سلام کجا؟؟ همایش؟؟ اونو که دیروز عصر برگشتم :)
آره شکرخدا خوب بود.
آره واقعا ...
تابستون خوبیش اینکه روزاش طولانی و گرمه :)
پاسخ:
:) 
میدونید یاد یکی از پست های تابستونم افتادم اینو نوشتم.
ساعت نه شب بیرون بودم، عنوان زدم: یکی از مزیت های تابستان. تو مطلب نوشتم: الان بیرونم.
۰۴ آذر ۹۶ ، ۱۸:۰۱ جنابــــــــ دچار
نترس ما اینجاییم :)
پاسخ:
^_^
چشم 
ممنون :)
وقتی تو پنلم عنوان رو دیدم اومدم که کلی قانعت کنم که به پاییز بد نگو. هر چی هم باشه پاییزه و نباید دلایل زمانی رو گردن اون بندازی

اما وقتی پست رو خوندم و یادم اومد روزای دوشنبه رو که ساعت شده هفت و نیم و همه جا تاریکه و من تازه دارم برمیگردم خونه چقدر استرس زائه واقعا...

ولی بازم از معایت پاییز نیست هلما
پاسخ:
الهی :)
لیلی قول میدم هیچ وقت  درمورد ماه بد نگم.
اینم بهتر بود مینوشتم: تنها عیب پاییز یا مثلا ؟؟!!!

اعووو هفت😯 من زیاد نمیترسم بد مسیر بود، از بی آرتی پیدا شدنی فکر میکردم دیر تاکسی زرد گیر بیارم. اصلا ماشین نداشتن بده.
کامنت جناب دچار و ماهی کوچولو :)))))


+
نون اونجا هم گرون شده آیا ؟:))
سنگگ بود یا بربری ؟:))

سلام :)

پاسخ:
:))
دوتا از دوست داشتنی ها :)

+
نمیدونم والا، راستش اصلا قیمت هیچی یادم نمیمونه.
هیچکدام، هوا سرد بود لواش خریدم، آخه نانوایی لواش رو به رو خونه امونه نبش کوچه :))

علیک السلام بانو...
۰۴ آذر ۹۶ ، ۲۰:۰۶ پسر مشرقی
آهان از اون نظر...
پاسخ:
از همون نظر :))
پری من از موقعی که اومدم دانشگاه شیر شدم!8 شب با اسنپ برمیگردیم فی‌المثل!

اتفاقا همینِ پاییز خوبه دیگه!
همش شبه.
نصف روز غروبه [#رادیو_چهرازی]
پاسخ:
اسنپ خب مطمئنه دیگه شیر جانم :)

تعریف رادیو چهرازی رو شنیدم بعدش رفتم یکم دانلود کردم، دوست داشتم. :)
۰۵ آذر ۹۶ ، ۰۰:۱۶ هویجوری :)
از خیابون اصلی میرفتی،یه نگاه به همهمه ی مردم هم مینداختی:))
ولی خیلی آرامش داره،دیدی میگن شب آرومه..پاییزم آرامشش بیشتره..
پاسخ:
مسیر خیلی دور بود ، راستش ترس هم نداره ها یکم اسم شب دیر کردنه که ترس داره :)
آره همهمه ی مردم *_*
اوهوم اینو وقتی رسیدم سر کوچه حس کردم :))
منو چی ؟^__^
منم دوست داری ؟:))
بی تعارف ها :)))
مدیونی اگر فکر کنی حسودیم شد :دی :))))

+
ولی واقعا ماهی که عزیز دل منه :))
و استاد دچار هم که استاده :)
بیشتر استادِ طنز و خوش اخلاقیه :)
و هر دوشون  از خوب های بیان هستند :)


++
نوش جان :)


آقا من از پست برفی پایین استقبال نکردم چون بشدت سردم بود :))
الانم جرائت نمیکنم بسمت پست برفیت برم :)))
بدلیل سرمای موجود:|:)

پاسخ:
مگه میشه دوستت نداشت؟؟ واقعا همه میدونن من رکم پس چی؟؟ واران جان رو دوست میدارم :*

+
بلی بلی تایید میکنم :)
خیلی موافقم با هر دو تعریف.

++ 
ممنون :)

ای جانم،؛پس برف و سرما به استقبالت اومدن :| :)
من آخرین باری که نون خریدم ۷ سال پیش بود. :|
با لباس فرم مدرسه :)))
پاسخ:
گوگولی مگولی بودی :))
منم شاید تو عمرم بیشتر از پنج شش بار نخریدم. :)
مرسی. خوشحال کننده ترین قول آذر ماه :) 
پاسخ:
*_*
ناقابله :)
۰۵ آذر ۹۶ ، ۰۹:۰۵ مریــــ ـــــم
دخترایی که نون میخرن برام جالبن
:))
خودم تاحالا 2بار نون خریدم به تنهایی
نه بببخشید 3بار
کارشگفت انگیزیه بنظرم
پاسخ:
برا من اتفاقی شد، از اینکار نمیکنم. :)
خسته نباشی :))
آره خیلی :)
دوس دارم توی این هوا 
توی همین ساعتا
برم قدم بزنم
نونم بخرم...
کارای روزمره ی شما شاید رویای دیگری باشه...
باید قدر لحظه های زندگیمونو بدونیم...
پاسخ:
خوبه :)
ایشالا زودی بری خوش هم بگذره بهت ^_^
برا منم همچین روزمره حساب نمیشه :))
هوا یه خرده سرد شده ملت زود میرن تو خونه هاشون نمیگن یکی تو خیابونه ممکنه بترسه :/ البته منم یکی از همین ملتم:))

پ ن: نوش جان بالام جان:)
پاسخ:
:))) تحلیل باحالی بود.
خیابون پر آدم بود، مسیر آخرم خلوت بود که اونم سوار یه تاکسی از اون مهربوناش شدم😍

قربانت فرشته جان. 
چند روزی خبری ازت نبود نگران شدم.
نگران نشید، من هرگاه نیستم از بی نتیه معمولا:))
پاسخ:
بلی بلی :))
۰۶ آذر ۹۶ ، ۲۰:۲۰ وب کائنات
سرده میفهمی سرد
پاسخ:
آره آره :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">