"شازده کوچولو"
شاید هفت هشت سالم بود که "شازده کوچولو" رو از کتابخانه پدر برداشتم و ورق زدم، کتاب کناری اش "بوف کور" صادق هدایت بود. اسم نویسنده اش رو که خوندم ذوق کردم، "آنتوان دوسنت اگزو پَری" پَری پَری. بعدها فهمیدم پِری درستتره. برداشتم و فقط ورق زدم، هیچ وقت از پدر نپرسیدم آیا شازده کوچولو رو برای خودش خریده بود؟؟ اصلا شازده کوچولو رو خوانده؟؟ راستی من و خواهرم از بچگی بابامون رو "پدر" صدا میزدیم، پدر بوسم کن، پدر ما رو ببر شهربازی، پدر بذار بشینم بغلت ماشین سواری کنیم. اول راهنمایی بودم که همکلاسیم عاطفه سر همین پدر گفتن هام هرلحظه مسخره ام میکرد، همیشه میگفت: به مامانت هم بگو مادر، اونجوری حس میکنم شبکه یک فیلم تاریخی پخش میکنه. کم کم عادت کردم به جای پدر بگم بابا. اه هیچ وقت حرفام انسجام نداره عادت کردم به گریز زدن، ترم شش بودیم از جلسه امتحان انفورماتیک دراومدیم من درمورد توانبخشی میگفتم و پریسا و سهند گیج گیج نگاهم میکردن، نمیدونستن چطوری حرفامو به روز و بحث ربط بدن اصلا بگذریم، کجا بودم آهان شازده کوچولو، اون موقع برداشتم و ورق زدم ولی نخوندمش انگار از کیسه خلیفه میبخشیدم یادم نیست به حسین یا فاطمه کادوش دادم. دیروز داداش دم در منتظر بود تا من کارم تموم شه باهم بریم خونه، دوتا خانم چاق و قد بلند، چاق و قد بلند معمولی نه ها از اون هیکلی ها دوتا کیفِ پُر از کتاب رو دوششون وارد اتاق شدن، کتاباشونو ورق زدیم دوتا خریدم یه شازده کوچولو و یه کتاب دیگه که فکر نکنم هیچ وقت بخونمش، همکارم میگه والا من دلم سوخت خریدم تو چطور؟؟ منم گفتم از هیکلش ترسیدم. نمیدونم چرا دستش رو به حالت خاک تو سرت نکنن بهم نشان داد. راستش اینروزها عجیب احساس عقب ماندگی میکنم، دوهفته یکبار به زور تلویزیون نگاه میکنم آن هم فوق فوقش چهل و پنج دقیقه، فقط کتاب درسی و تخصصی میخونم، مامانم میگه: اینروزا تو یه تنه سرانه مطالعه کشور رو چند ده درصد افزایش دادی، زندگی رو که نگم بدجور یکنواخت شده. چند صفحه از شازده کوچولو رو هم برا خودم خوندم و هم برا محمدامین توضیح میدادم نوشته: "بزرگ ترها اگر به خودشان باشد هیچ وقت نمیتوانند از چیزی سر در بیاورند. برای بچه ها هم خسته کننده است که دائم هر چیزی را به آن ها توضیح دهند." محمدامین میگه: پری قول بده تو حتی اگه مامان هم شدی بزرگ نشی. میگه: به آنیسا و مارال(دوستاش) گفتم بسوزید من با عمه ام دوستم، دوست قد بلندمه ولی شماها دوست قد بلند که بچه باشه ندارین. هروقت بهم میگن "پری" یعنی اون لحظه دوستترم دارن.