با نرگس از جلو جام جم به سمت ولیعصر پیاده رفتنی یه خانم چادری خواست باهامون مصاحبه کنه. پرسید: خواسته شما بعنوان جوان ایرانی از دولت چیه؟! دونفری نمیدونستیم باید چی بگیم، از کجا بگیم، از کدوم بگیم..
چهارشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۷، ۰۱:۲۳ ب.ظ
دقیق یادم نیست پانزده یا شانزده سالم بود یا شایدم هفده، نمیدونم انتخابات ریاست جمهوری بود یا مجلس، اون سال مصوب کردند برای رای دادن باید هیجده سال کامل پُر شده باشه. همش توهم میزدم که تو کوچه خیابون دو سه نفر با دوربین و میکروفون سر راهم سبز میشن تا باهام مصاحبه کنند و میپرسن: بنظر شما چرا باید تو انتخابات شرکت کنیم؟! هدف چیست؟! و از این قبیل سوالات کلیشه و مسخره. خودم رو آماده کرده بودم بگم: برید از هیجده سال کامل پُر شده ها بپرسید، ما که حق انتخاب نداریم، بقیه برا ما تصمیم میگیرن :| و همه این حرفها رو با چهره عصبانی و جملات ادیت شده قرار بود بگم.
تو عالم بچگی به چه چیزهای مضحکی فکر میکردم؟! :|
الان همه اش فکرم پیش مَردیه که بچه اش پُشت تلفن گریه میکرد که چسب حرارتی میخوام و مرد هر چقدر حساب کتاب میکرد نمیتونست بخره!
۹۷/۰۴/۱۳