سهراب سپهری
سه شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۴۰ ب.ظ
دنگ.. دنگ..
ساعت گیج زمان در شب عمر..
می زند پی در پی زنگ..
زهر این فکر که این دم گذر است..
می شود نقش به دیوار رگ هستی من..
لحظه ها می گذرد..
آنچه بگذشت ، نمی آید باز..
قصه ای هست که هرگز دیگر..
نتواند شد آغاز...
//////////\\\\\\\\\\//////////\\\\\\\\\\//////////
من نمی دانم که چرا می گویند : اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست ...
"فقط قالب شعرهای سهراب سپهری نو نبوده نگاهش هم نو بوده نو و جالب"
۹۵/۰۴/۰۱
دانلود قالب های رایگان
sina810.ir