کادوی روز پدر
پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۰۱ ب.ظ
دوشنبه حس نقاشی کشیدن ب سرم زده بود نه دفتر داشتم نه مدادرنگی برا تهیه کردنشون ی
سر رفتم بیرون یهو با خودم گفتم الان ک بیرونم واسه روز پدر هم ی کادویی بخرم دوساعت بیشتر گشتم
چیزی ک ب دلم بشینه پیدا نکردم برا فرار از بی حوصلگی از مسیر همیشگی نیومدم و از ی خیابون ک کمی
راهمو دورتر میکرد خواستم برگردم وسط راه ی مغازه بسته برام جلب توجه کرد ی مغازه خوشنویس ب اسم
"نگارستان" ب شماره رو شیشه اش زنگ زدم واسه فرداش قرار گذاشتم بعدش ب آبجیم سپردم از بابام
بپرسه کدوم شعر خودشو بیشتر دوس داره ک اونم پرسید و متن شعرو از بابا گرفتیم دادم با خط شکسته
خوشنویسش کردن .....
بابام اینقدی خوشش اومد و ذوق کرد ک نگو الهی دخترش قربونش بره :)
http://uupload.ir/files/ssma_img_20160421_140127.jpgاینم لینک عکس کادو

۹۵/۰۲/۰۲