از زیباییهامون
نمیخوام از چشمان زاغ و ابروان مشکی که ندارمشان حرف بزنم، اصلا بیایید دقایقی نهایت دو متر کشیدگی و چند ده کیلو گوشت و هر آنچه نقش و نگاری به روی این جسم است رو فراموش کنیم. از زیباییهایی بگوییم که حال روحمون رو خوب میکنه و گام قابل توجهیه برای دوست داشتن خودمون. راستش رو بخواهید دوست دارم کلکسیونی از زیبایها پیدا کنم، شاید زیبایی برازنده من است ولی هنوز کشفش نکردم. بولدترین زیباییِ خودم که در حال حاضر حضور ذهن دارم "صراحتِ بیانه".
من خیلی صراحت بیان تو شما ندیدم