کوچ کرده از بلاگفا :) آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-) الان شده بیست و سه :) و الان شده بیست و چهار :) الکی الکی شد بیست و پنج :) شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :) 99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم) (در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی) یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :) 28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد. 8آبان 1403 چند ماه مانده به تجربه 30 سالگی.
"دل سرا پرده محبت اوست دیده آیینه دار طلعت اوست تو و طوبی و ما و قامت یار فکر هرکس به قدر همت اوست"
خیلی ضایع است بگم هیچ کدوم از کتابهاش رو نخوندم؟؟:))
۱۲+۱؟ یاد جزوه ی فیزیک افتادم دوستم نوشته بود چاپ کنه برای همه و چون خطش با خط معلم فرق داشت مینوشت مثلا ۱+۱۲یعنی ۱۲ معلم + ۱ صفحه بخاطر خط من رفته جلو:))
اینی که دارم میگم نمیدونم درسته یا صحت نداره ولی من از مادرجون شنیده بودم که میگفت قدیما تو روز 13 فروردین یه سری اقوام یهودی حدود 500 هزار ایرانی رو میکشن. بعدها از 13 به عنوان یه عدد نحس و روز سیزده فروردین رو همه از خونه بیرون میرفتن که اگه اقوام یهودی دوباره حمله کردن اینا با هم منسجم بشن. البته میگم ها نمیدونم تا چه حد درسته چون الان ما 13 فروردین رو با روز طبیعت یکی میدونیم که میریم طبیعت نه فرار از حمله یهودیا:|