پروین پناهی
کسی که با صدای آرامش، ناخواسته میتواند دهها آدم را مطیع خود کند. بانویی آرام و ذاتاً باکیاست، مدیر و مدبر. کم پیش میآید شخصی برایم تا حدی جذاب باشد که بخواهم کندوکاوش کنم و در موردش بیشتر بدانم. پروین پناهی، کسی است که این حس را در وجودم تجلی بخشید.
با دیدن عکس کتاب «روباه مهربان» که روی جلدش نوشته بود «نویسنده؛ پروین پناهی»، فهمیدم احساسم به من دروغ نمیگوید. در این دوماه، هرچه از خانم پناهی دیدهام و شنیدهام، سرشار از انرژی و امید بوده است؛ اینکه وقتی برای کار شخصی هم به بیمارستان رفته بود، بیکار ننشسته و عکسهایی از انواع تجهیزات با کوچکترین جزئیات ثبت کرده و فرستاده بود برای یاد دادن و آموختن حتی کلمهای. اعتقادش این است که حیف است وقتمان بیهوده به بطالت بگذرد. در حد شعار نیست؛ چون مدیریت زمانش -حداقل برای من- واضح است.
در هر بحثی از هنرهای جدیدش رونمایی میشود؛ مثلاً بحث از موسیقی که میشود، شاگرد استاد شاطریان (استاد بزرگ تار آذری) بودن را از خوشبختیهایش تلقی و آرامشی که از نواختن نصیبش میشود را بیان میکند. شنیدن حرفهایش از ورزش تیراندازی، مقامهای کشوریاش و مشکلاتی که باعث شد مسابقات جهانی را از دست بدهد، جالب است. همه و همه تجربۀ چندین سال تلاش، بردباری و رضا در مقابل مشکلات را نمایان میسازد.
وقتی درمورد این حجم از انرژی و منشاء آن، از خودش جویا شدم، لینک مصاحبههایش را فرستاد؛ مصاحبه با «بانوی خبرنگار» و «مدیر مسئول روزنامه». وقتی این اندازه فعالیت، آرامش، خستگیناپذیری و شادابی را در او ببینید، لحظهای نمیتوانید پروین پناهی را با خندههای همیشگیاش روی ویلچر تصور کنید. راستش را بخواهید، وقتی در آخر مکالمهمان برایم نوشت: «البته بهتر است بگویی چند سال پیش، بر اثر حادثهای دچار ضایعۀ نخاعی شده است»، تازه یادم افتاد دوماه است موقع آمدن به کلاسمان؛ در طبقۀ همکف، مثل ما پلهها را گز نمیکند؛ با آسانسوری که تا به حال ندیدم، میآید. جالب است از اشتیاق و استقلالش بگویم؛ از زمانهایی که خبری از همایش یا نمایشگاه در جایی میشنود و اولین سؤالش این است: «آسانسور دارد؟». از سفرهایش بگویم؛ چه فرهنگی، چه زیارتی به ترکیه، سوریه، لبنان و گرجستان که ترجیح داده به تنهایی تجربه کند.
در شرححالی که داد، اینچنین نوشت: «پروین پناهی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان، برندۀ جایزۀ کتاب سال83، کتابخوان برتر، عضو فعال انجمن اهل قلم کشور، عضو انجمن صندوق حمایت از هنرمندان، بیمه بازنشستگی هنرمندان، خبرنگار، ورزشکار و دانشجوی مهندسی پزشکی، در حال حاضر شاغل به عنوان مدرس، در کارگاه آموزشی قصه نویسی». همۀ این عناوین پشت نام پروین پناهی است. کسی که الحق والانصاف، گواه خواستنِ به واقع توانستن است. مصداق اراده است و در یک کلام، کسی که ثابت میکند قلّت به معنای عدمکثرت نیست.
+ با تشکر از میرزا عزیز که زحمت ویرایش متن پست رو کشیدند. :)