دورهمی
حرف بزنیم. :)
امکان نظر دادن به صورت ناشناس هم فعاله.
حرف بزنیم. :)
امکان نظر دادن به صورت ناشناس هم فعاله.
اونجا هوا سرده؟
سلام درود هلما خانوم
نجه سن قیز ؟
خب درمورد چی بحرفیم خانوم ؟ :)
مسائل اجتماعی ؟
حفاظت از محیط زیست ؟
گرونی ؟
مذهب ؟
الان رادیو میگفت آخر هفته اینجا قراره برف بیاد :))
من فعلن برم با سگ و گربه ام ی دور بزنم
پس تا بعد !
الان رادیو میگفت آخر هفته اینجا قراره برف بیاد :)) من فعلن برم با سگ و گربه ام ی دور بزنم. (این قسمت شبیه فیلماست)
عه این جانان پیداش شد! خیلی وقت بود چشمش به اسمش نیفتاده بود
جدی؟ ندیده بودم شاید :)
سلام.
الان که دارم مینویسم، تا یک ساعت قبلش درگیر ساعدی بودم و اهل هوا. به قدری که الان دوست دارم توی یکی از مجالس اهل هوا بشینم و دهل بکوبن و من هم همراهشون غرق شدم توی صدای دهلها. اصلاً دوست دارم یک باد، مثلاً دینگومارو بیاد و بیفته توی کلهام و بعد ببرنم پیش بابای زار.
دیگه؟ دیگه اینکه به نظر میرسه با سه باخت پشت سرهم کار آقای دنیزلی هم توی تیم تمام شده است. ممکنه تو این یکی دو هفته برکنار بشه و جای خودش رو به یک نفر جدیدتر بده. استقلال این روزها فوتبال باکیفیتی ارائه میده. سپاهان هنوز تیم نچسبیه و پرسپولیس هم آروم آروم داره جا میفته.
امشب هم چلسی با آژاکس بازی داره و منتظرم ببینم تیم فرانک لمپارد قراره امشب چطور بازی کنه.
دیگه؟ دیگه اینکه چایی نداریم و الان من باید لباس بپوشم و برم چایی بخرم و برگردم.
همین. خبر قابل ذکر دیگهای نیست.
سلام شب سهشنبه بخیر
خوبی؟ همه چی رو به راهه؟
تو میدونی؟ چرا زمان اینقدر تند تند میگذره؟! چرا اینقدر زود میگذره؟!
سلام :)
یه نیم ساعتی میشه که از سینما اومدم. البته با خواهرم و دخترخالهام رفته بودم. هیچ نظری درباره فیلم ندارم فقط یه پسر کوچولوی تپل سبزهی بانمک، به محض اینکه فیلم تموم شد و داشت کولهش رو به سختی مینداخت رو شونههاش. از اون پایین بلند بلند گفت:چه فیلم چرتی بود و رفت...
+به پست آخری تلاجن هم ربط داشت کمی.
جزء آثار تک نگاری ساعدی به حساب میاد. دوتا تک نگاری دیگه هم داره، خیاو یا مشکین شهر، ایلخچی. احتمالاً اسمشون به گوشت خورده باشه. چون مال طرف خودتونه. ساعدی هم اهل همون سمت خودتونه.
.
آره دیگه. سرمربی تراکتور بود.
من جلوی تیم ملی هم هوادار پرسپولیسم.
سلام
هوا خوب سرد شده و حتی امروز من گرمایی رو هم یه تکون ریزی داد ، یه عالمه خرید دارم ، کتاب و لباس و لوازم تحریر و این چیزها و فردا پس فردا تصمیم دارم برم انجامشون بدم انشاءالله ، هنوز فرصت نکردم با استاد زبانم هم حرف بزنم و شاید مجبور بشم کلاس زبان هم برم :)
نشنیدم که دانشگاه انجمن ادبی داشته باشه، چند روزه تو فکرم که اگه ترمهای بعد هم اینجا باشم خودم میرم تو کار راه اندازی یه انجمن ادبی و این چیزها :)
دیگه اینکه دلمم برای خونه تنگ شده و به شدت منتظر اخر دی ماهم و امیدوارم با دست پر و نمرات خوب برم خونه :)
همینا دیگه هیچی یادم نیست :)
خودت چطوری؟ چه خبر؟:)
عه...نگفتم؟! :/ پس پنج متر برای چی تایپ کردم واقعا؟! :/
+ اسم فیلم "هزارتو" بود.
+ talajen.blog.ir
+خیلی خوشم نیومد چون هی این هزارتو رو حدس میزدم. دوست داشتم حدسهام اشتباه میبود. :)) ولی موضوعش خوب بود. هر چند که من و آبجیم در برابر بعضی از صحنههای فیلم اینجوری :// بودیم!
+ برای دلتان هم شده بروید خب:))
سلام
شب بخیر
چی بگم آخه؟
آها فهمیدم . پروکسی تلگرامتون کار میکنه ؟ راضی هستی ازش یا باز رفتین سراغ وی پی ان ؟
در ضمن این پست ۷۹۹ ام تونه
پست بعدی ۸۰۰ ام هست یادت باشه
چرا پیام آخر دوبار ارسال شد ؟؟؟
اون یکی و این یکی رو بی زحمت پاک کنین
سلام و درود مجدد
عذر میخام ک نتونستم بیام و دنباله ولحرفی دور همی رو ادامه بدم
تموم فسفرم رو صرف نوشته ی آقاگل جان کردم :))
انشااله فردا اگر بازم چونه ام گرم بود میام و ولحرفیم رو ادامه میدم :)
@ آقا مرتضا
جانان هر روز هست [آیکن زبون] و میخونه
اولن چشم بینا میخاد :)
دویومن همیشه ولحرفی نمیکنه
سیومن بابت هر پست و مطلبی هم نظر از خودش در نمیکنه :)
چارمن هم هیچی دیگه مستر دچار (خوشم میاد آچار صدات کنم)
سلام
مثلا من ناشناسم:)
بنزین میخواد گرون بشه؟
خوبم شکر خدا.
هی فکر میکنم باید از یه گوشه گرفت و کم کم همه چی رو روبهراه کرد ولی هی یه چیزی هست که از دست آدم در بره. گاهی بیشتر از یه چیز.
سلام و درود هلما خانوم عزیز
ممنونم ازت قیز ! همسرم هم سلام رسوند ب دختر باهوش بیان :)
خودت چطوری ؟
خطی ک در پاسخ اول کپی کردی رو متوجه نشدم ک چرا مثل فیلم بود برات
در حال حاضر دوتا گربه داریم و یک سگ ـ یکی از گربه هام یاد گرفته و مثل سگ مون اغلب عصرها باهامون میاد پیاده روی البته بدون قلاده خودش دنبالمون راه میافته
درمورد گربه نمیدونم چرا فوبی(ترس) داری ولی میتونم حدس بزنم ک در کودکی یا ترسوندنت یا در اثر حادثه ای از گربه ترسیدی ک تا الان همراهت هست و اگر الان ک جوونی فکر رفع اش نباشی تا آخر عمرت همراهت خواهد بود :( اگر میخای ب این ترس ات غلبه کنی من راهش رو بلدم و با کمال میل حاضرم تجربه ی عملیِ چندباره ی موفقم رو با هم کار کنیم تا انشااله از بین بره ( جدن خجالت نمیکشی با تقریبن شصت کیلو وزن از یک حیوون 5 الی 6 کیلویی میترسی) ؟ :))
بی شک از سوسک و عنکبوت هم وحشت داری :))
درمورد کامنت دوم و پاسخت :
بلا نگیری دختر الهی :))
اگر منظورت کامنتم توی وبلاگ آقاگل هست ـ همونطوری ک میدونی خب من علوم انسانی خوندم و ادبیات از بچگی همراهم بوده و دوست داشتم و تا آخر عمرم هم میدونم همراهم هست
اگر یک شب شعر نخونم فرداش شعر خونم میاد پائین :)
اما درمورد همه فن حریف بودن :) من بین دوستانم معروف ب آچار فرانسه هستم :))
حقیقتا محیط خوابگاه داره اذیتم میکنه :|
حوصله هیچکدوم از هماتاقیامو ندارم، حوصله این حجم از آدم رو دور و برم ندارم، بدبختانه نمیتونم بزنم بیرون، هوای خوابگاه گرم و خفه و حوصله سر بره و اوووووف... تا آخر دنیام که غر بزنم، تموم نمیشه :||||
سلام و درود پری عزیز
انشااله ک حالت خوبه
خبر زلزله رو ک خوندم تو و یک دوست دکتر دیگه ک تبریز زندگی میکنید ذهنم رو درگیرکرد با واتس آپ سراغ اون روگرفتم فقط تو موندی لطفن بیا بگو ک سالمی :(
دلمان برای هر چیز کوچک چقدر تنگ است ...
میگم کاش رادیو چهرازیو خزش نمیکردن
پس ما این پاییزو به چی پناه ببریم ؟
شمام حس میکنید رادیو چهرازی دیگه بکر نیست یا مشکا از گیرنده های منه ؟ =))
دختر خوبی هستی، دختر خوبی بمون :دی
😅 فکر کنم توی این شرایط دوباره باید اینجارو بیاری بالا!
از بیست و پنج سالگی بگو..