"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

کتاب‌چین

يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۳:۴۲ ب.ظ

در زندگی روزهایی هست که عادی و معمولی به نظر می‌آیند. نه کسی درخشندگی رنگشان را می‌بیند، نه عطر جادویی‌شان را در هوا احساس می‌کند؛ اما وقتی یک حادثه کوچک می‌آید و به سنگینی کوه دماوند می‌افتد روی زندگی و همه چیز را خراب می‌کند، همان روز عادی و معمولی که کسی حاضر نبود برایشان تره خرد کند، روزهای دور و درخشانی می‌شوند که آدم حاضر است برای برگرداندن آن‌ها، هرکاری بکند، هرکاری... درست مثل آخرین تماسمان که از قضا تصویری هم بود، درست مثل آخرین قرارمان که برای صبحانه در سفره‌خانه سنتی کنار استخر شاه‌گلی بود. چقدر دلم می‌خواست آن لحظه را توی یک شیشه می‌ریختم، درش را می‌بستم و برای همیشه با خودم نگه می‌داشتم... آن وقت می‌توانستم هر وقت که دلم خواست، در شیشه را باز کنم و با تمام وجود دوباره حسش کنم. مرگ و زندگی بخشی از یک کل هستند، پس نمیتوان مرگ را منکر شد یا دست و پا زد برای فرار از دستش، بهتر است باورش کنیم. مرگ فقط یک نفر را با خود نمی‌برد. بلکه با رفتن او، دیگری چیزی از دست می‌دهد. و در این فاصله کوتاه رفتن یک انسان و از دست رفتن او برای دیگری، زندگی‌ها عوض می‌شوند. همانطور که رفتنت چراغ خانه را برای پدر و مادرت بی‌فروغ کرد، حال‌ آنها سردرگم‌تر از همیشه هر لحظه از حال و آینده زندگیشان را در گذشته و با خاطراتت زندگی می‌کنند. رهایم کردی و رهایم نمی‌کند غم تو. به مادرت می‌گویم: به راستی که چیست مرگ؟! پایان؟! نه نه! نمی‌توانی به موهایش دست بکشی، لبخندش را دیگر نمی‌بینی، با او غذا نمی‌خوری و با او نمی‌رقصی. اما، وقتی آن حس کم می‌شود، حس دیگری قوی می‌شود. یاد و خاطره معشوق. خاطره او همراه توست. با آن زندگی خواهی کرد. نگهش می‌داری و حتی با آن می‌رقصی. زندگی پایانی دارد، اما عشق هرگز. و چون او عاشق است آرام میگیرد. تنهایی‌ات که نمی‌کند رفیق؟! مرگ خیلی آسان می‌تواند الان به سراغ من بیاید، اما من تا می‌توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم که می‌شوم مهم نیست، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد... من سر قولم هستم و جای تو نیز زندگی خواهم کرد، الان درک میکنم که زندگی کردن زندگی‌ام تاثیرش تنها در خودم خلاصه نشده است. خانواده‌ام که لبخندم جانشان را جلا می‌دهد، خانواده‌ات که بویت را از من میشنوند، دوستانی که کنار هم میخندیم و غصه‌هامان را از هم کتمان نمیکنیم و هزاران تاثیر مستقیم و غیرمستقیمی که از دنیا دریغشان نمیکنم. هر لحظه زندگی فرصتی است تا بخشایش پروردگار را نصیب خود کنیم. مرگ این فرصت را از ما دریغ می‌کند. تا میشود زندگی کرد و تاثیر گذاشت و لذت برد باید لحظه لحظه‌اش را قدر بدانیم. 

جمله‌هایی برگرفته از کتاب‌های:

روح عزیز : مینو کریم زاده

چتر آسمان : لیزا گراف

پنج نفری که در بهشت ملاقات می‌کنید : میچ البوم

تاریک ماه : منصور علیمرادی

ماهی سیاه کوچولو : صمد بهرنگی

شب ظلمانی یلدا : رضا جولایی

برای چالش بلاگردون.

امروز دومین سالگرد رفتن دوستم هست، خوشحال میشم برای شادی روحش دعا کنید.

موافقين ۱۶ مخالفين ۱ ۹۹/۰۹/۰۹

نظرات  (۲۰)

سلام و درود پری خانوم عزیز 

 

امیدوارم ک حالت خوب باشه قیز !

اتفاقن چند شب پیش داشتم بخشهایی ازکتاب(درمان شوپنهاور) ک زیرشون خط کشیدم رو مرور میکردم ک ناخودآگاه یاد تو و مرحومه مهدیه از ذهنم گذشت (روحش شاد و قرین رحمت الهی) 

واقعن سخت‍ترین مصیبتی ک بر یک پدرو مادر میتونه وارد بشه ، از دست دادن فرزند هست (خدا نصیب هیچ پدرو مادری نکنه)

مرسی از این کتاب چین‌ ک متاسفانه باید اذعان کنم ک بجز داستان صمد هیچکدومشون رو نخوندم 

راستی شنیدم ک اولین برف رو امسال زودتر از هر سال تو شهرتون شاهدش بودین :)

 

شاد و سلامت و نویسا باشی الهی 

پاسخ:
سلام سلام :)

ممنون جانان عزیز خوبم🌺🌺
چه خوووب. زمانهایی که دوستانم منو به یاد میارن و قسمتی از فکر و ذهنشون به من اختصاص پیدا میکنه رو خیلی دوست دارم و برام ارزشمنده. ممنون که برام بازگو کردین. :)
سخته.! خدا به همه‌امون سلامتی بده.
صمد بهرنگی را همه دنیا باید یک دور بخوانند. :)
بله بله تبریز برفی شده بود.

قربان شما ممنون.
۰۹ آذر ۹۹ ، ۱۸:۴۳ هیـ ‌‌‌ـچ

بهره بردم از این متن خوب و مناسب و متین :)

روحشون شاد...

پاسخ:
ای جانم مرسی :)
سلامت باشی رفیق
۰۹ آذر ۹۹ ، ۲۰:۲۷ سیده فرفره!

چه پست خوبی بود عزیزجانم❤🍁

 

واقعا دوسال؟ :( امیدوارم که روحش شاد باشه🙁

پاسخ:
ممنون فرفره جانم :)

آره دوسال... مرسی
۰۹ آذر ۹۹ ، ۲۳:۲۲ آقاگل ‌‌

خدا رحمت کنه رفیقت رو.

می‌دونم که داغ جوان دیدن برای پدر و مادرها همیشه سخته و فراموش نشدنیه. اما امیدوارم و دعا می‌کنم برای آرامش مادرش. و بعد هم برای آرامش تو. 

دعا می‌کنم. چشم.

پاسخ:
مرسی آقاگل عزیز
خیلی سخت.! سلامت باشی دوست جان :)
چشم؟! ما میترسیم بهت بگیم چشم اونوقت شما؟!
چشمات روشن :)
۱۰ آذر ۹۹ ، ۰۰:۰۰ رویای نیمه شب پاییز

زنده باد!

پاسخ:
ممنون :)
۱۰ آذر ۹۹ ، ۰۳:۲۰ اقای ‌ میم

روحش شاد 

پاسخ:
ممنون :)
۱۰ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۴ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

چه متن منسجمی:-)

برای آرامش شما و شادی روح دوستت دعا می‌کنم.

پاسخ:
نت برداری از کتابهایی که میخونم اینجا به کارم اومد. :)
ممنون حورا جان :*
۱۰ آذر ۹۹ ، ۱۳:۴۲ ویلیام (کپوی سابق)

سلام

خدا رحمتشون کنه

محتاجیم به دعا

پاسخ:
سلام :)
ممنون ویلیام
سلامت باشی 
۱۱ آذر ۹۹ ، ۰۳:۱۴ فاطمه .‌‌

پری یک چیزی که درمورد تو، تو ذهنم پررنگ شده همین  «زندگی کنیم زندگی رو» هست. می‌دونی، اینکه سالگرد مهدیه همچین پستی (که احتمالا قبلاً با همین دید، از این جمله‌ها خوشت اومده و هایلایت کردی.) رو می‌ذاری و  می‌گی زندگی کنیم.

و  دیدم تو یه سری موقعیت‌ها که ذهنِ بیشتر ماها خود به خود کج می‌ره اما تو فوکوس می‌کنی رو زندگی و حال‌خوب، واقعا به وجد می‌آره آدم رو و به خاطر همه این‌ها که در عمل و همواره دیدم ازت، به جمله‌ه بار و ارزش دادی و باعث نمی‌شه که دیگه مثل یه کلیشه ازش بگذرم. دوست دارم که دیگه حواسم جمع باشه که باید زندگی کنیم این زندگی رو. 

+ و در آخر روح دوستت شاد و در آرامش...

پاسخ:
آه قلبم فاطمه جان ^____^
کامنتت قابلیت بال درآوردن و پرواز کردن و حتی اشک شوق ریختن داره. رفیق جان برام خیلی ارزشمنده که تو این دنیا که خیلیها سَرسَری از کنار هم رد میشن بهم توجه کردی و مهمتر همراهیم کردی، اجازه دادی همراهت باشم و لحظه‌هات رو باهام شریک شدی.
امیدوارم همینطور باشه که تو میگی، من حتی شعار هم بخوام بدم اینقدر روش فوکوس می‌کنم ناخودآگاه ملکه ذهنم میشه راستش همه اینها یک دلیل داره من از دروغ بیزارم و وقتی هدفی برمیگزینم خودم رو موظف میدونم به درستی پیش ببرمش.
وای من همچنان با دو چشم قلبی قلبی زُل زدم به پیامت. :)
لطفا حواست به خودتو زندگی کردنت باشه.
+ ممنون عزیزم 

قلبم به درد اومد تا پستت رو خوندم .

از بس این روزها داغدار یه عزیز بودم و شدم.

برای همین قلبم به درد اومد.

 

+

تا شقایق هست زندگی باید کرد .

امیدوارم قدر با هم بودن ها رو همگی مون بدونیم .

و شکر گذار این نعمت خداوندی باشیم.

 

 

++

سلام 

برای مهدیه عزیز صلوات و فاتحه خوندم .

روحشون شاد و یادشون در خاطرمون ماندگار 🙏💚

 

 

پاسخ:
الهی الهی....
انشاءالله غم‌ها رخت بربنندند و جاش یه عالمه شادی بیاد تو زندگیت :)

+
بله واران جان دقیقا باید زندگی کنیم و قدر لحظات خوب زندگی رو بدونیم.

++
سلام..
ممنون عزیزم. سلامت باشی جانم:)

می‌دونی پری حتی نیازی نبود به آخر متن برسم، همون چند سطر اول متوجه شدم که خطاب به مهدیه این متن رو نوشتی... بین متن‌هایی که برای این چالش نوشته شد و خونده بودم باید بگم که احساسم حین خوانش این یکی، یه فرقی داشت با بقیه...خدا رحمت کنه مهدیه رو و امیدوارم مادرش هم به آرامش برسه...

پاسخ:
کامنتهای این پست رو بیشتر از خود پست دوست داشتم، قشنگ رفاقت‌هامون رو به رخ کشیدین و این برام خیلی دلچسبه. من خیلی خوشحالم که حواست بهم بوده و منو عمیق میشناسی. :)
امیدوارم احساس خوبی بوده باشه فرقش برات.
ممنون عزیزم انشاءالله

چقدر قشنگ چیدی کنار هم پری زیبا..

پاسخ:
حُبی قشنگ من :)
تعریف‌هاتون یه جون به جونم اضافه میکنه.
۲۱ آذر ۹۹ ، ۲۱:۲۷ آراگُل ‌‌

چه‌قدر خوب نوشتی هلما، دلم نمی‌خواست تموم بشه.

دعا می‌کنم که روح مهدیه در آرامش باشه.

پاسخ:
مرسی آراگُل قشنگم. حواست به خودت خیلی باشه دختر :)
ای جانم ممنون. :*

کی بریم وبلاگ اون پسره رو بذاریم رو سرمون خواهر:)؟ 

لبخند شیطانی :دی

پاسخ:
عزیزم بنظرم دیگه وقتشه. :))
چقدر خوبه ما تو رو داریم، هرکی یکی مثل تو نداره تو زندگیش سه هیچ باخته. :)

هر وقت انلاین بودی بیا:))) 

پاسخ:
آنلاینم صخی :))

درود زیبا بود ممنون کمال استفاده را بردیم متشکر 

پاسخ:
ممنون :) چه خوب 
۰۷ دی ۹۹ ، ۰۱:۴۳ یاسی ترین

ا وا پری :) من تو رو گم کرده بودم! سلام:)

میبینم که صخی هم اینجا تردد داره 😂 

خوبه که پیدات کردم الان فالو میکنم گم نکنم دوباره

پاسخ:
وای وای ^___^
ببین کی اینجااااااست :)
آخ که چقدر دلم تنگ شده بود.
مرسی پیدا کردی🤩 منم فالو کردم :)
صخی جون صاحب خونه است همیشه.
۰۷ دی ۹۹ ، ۰۹:۴۲ یاسی ترین

منم همینطور ❤ 

فکر کن اینستا میبینمت اینجا رو نداشتم:/ 

ممنون عزیزم باعث افتخاره

 

بله ایشون همه جوره صابخونه‌س 😁

پاسخ:
عزیزم♥️♥️
ای جان دلم برا منم ^__^

یس یس :)
۰۸ دی ۹۹ ، ۲۳:۲۰ آویزووووووووون

خدا غریق رحمتش بگرداند

پاسخ:
ممنووون :)
۰۹ دی ۹۹ ، ۰۰:۴۲ دچارِ فیش‌نگار

سلام و عرض ادب

بروز رسانی داریم :)

تشریف بیاورید 

پاسخ:
سلام سلام :)
خیلی هم عالی. بله بله میخونم یکم اینروزا قسمت کامنت نویس مغزم غیرفعاله که اونم مگه میشه با این دعوت فعال نشه. 
ممنون :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">