"ای کاش" ======> یکی از کلماتی ک متنفرم ازش
ای کاش هیچوقت پیش نمیامد . ای کاش هیچوقت "رجب" نامی افتخار کشور نمیشد . ای کاش هیچوقت هیچکس نمیگفت آن زمان بخاطر امروز تو رفتم . ای کاش امروز من مدیون دیروزی ها نبود . ای کاش دیروز من آرام بود . نه اینکه گذشته ام رو , "عقبه" ای کاش هایم رو دوست نداشته باشم نه فقط حرفم این است ای کاش "او" ی در پشت ای کاش هایم روزگاری آرام و عادی داشت نه زیر خمپاره و غرق خون .....
با آقا "رجب" و رشادت و سختیهایش کاری ندارم حرفم سر "زنی" است ک همیشه همسرش را با همان چهره روز اول خواستگاری دید . حرفم سر "نوه ای" است ک گونه های گمشده پدربزرگش رو غرق بوسه کرد . حرفم سر "خودم" است ک لحظه اول دیدن تصویر از فاصله ای به اندازه قاب تلویزیون ترسیدم و زمانی ب عمر نیم ساعت دلیلی شد برای قهرمان ساختن همان شخص ترسناک در تفکراتم نه تصوراتم ....
حرفم سر سکه ای است ک هر دو روش باخت-باخت است . حرفم سر گل یا پوچی است ک حتی "گل" بودنش ارزشی ب اندازه پوچی را تحمل کرده ...
-----------------------------------------------------------------------------------------------
**امام رضا جانمان میلادت مبارک**
+ پدر جان امروز مراسمی دعوت ان و ب اعتقادشون آدم باید با روز جلو بره برا همین ی ساعتی پای نت ازم کار کشید تا خودش استفاده کنه :)
و آخر سر میگه آفرین ب بابا کمک کردی , حالا ی لباس مناسب هم واسم آماده کن , شب جشن امام رضاست بنظرت پیرهن چ رنگی بپوشم و من : پدر جان شما ک نود درصد پیرهنات یا طوسیه یا بقول خودت رنگ سنگه پرسیدن نداره ک و پدر جانی ک بابای دختری مث من باشه میگه : خب تو دوست داری از بین ده درصد باقی مانده انتخاب کن :)