"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.
8آبان 1403 چند ماه مانده به تجربه 30 سالگی.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

موردانه

شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۱۰ ق.ظ

1. دختری که ساعت سه و ربع این آهنگ رو از نت پیدا میکنه و نزدیک شش دقیقه باهاش بالا پایین میپره, مطمئنا هیچ وقت نمیتونه ناراحت بمونه.

2. یکی از سرگرمی های سحر برام بازی کردن با تخم ریحان توی شربت هست, دو لیوان شربت رو حتما میخورم.

3. پریشب از کارت اهدا عضو ام رو نمایی کردم, یعنی داداش میخواست جو بده مامان و بابا دعوام کنن در مقابل چشمانش بابا خیلی خوب استقبال کرد و تاکید کرد که خودش حامی این حرکته. فقط گفت: باید میزدی تمام اعضا به جز "چشم ها". البته مادر همچنان زیاد راضی نبود, میگه با نفس عمل مشکلی ندارم ولی ... گفتم: مادرم همین ولی یعنی بعد از صدوبیست سال همچین اتفاقی بیافته باز امکان اما آوردنت هست :)

4. بعضی وقت ها, بعضی چیزها, برا بعضی ها "انتخاب" هست و برا بعضی های دیگر "فرصت".

ششم و هفتم رمضان مبارک, مهمان برنامه ماه عسل "خواهران ورزشکار منصوریان" بودند. تصور شرایطشون, عملکردشون در طول زندگی برام خیلی خیلی سخت بود و هست. فقط این وسط زرنگ بودن دختران سمیرم(شهری که تا اسفند 95 حتی اسمش رو هم نشنیده بودم) برام خیلی جذاب بود, قوی بودن تا این اندازه قابل تقدیره و تحمل, تحمل سختی, تحمل بی پولی, تحمل بودن و در عین حال نبودن پدر, تحمل دوری, تحمل و پذیرش زندگی در خانواده ای دیگر با وجود داشتن خانواده, تحمل جدایی و گسستگی و در عین حال حفظ کردن انسجام خانواده. (قسمت ششم ماه عسل)

5. بعدِ سال ها ما نخودی های خونواده نیمچه صمیمیتی به یاد قدیم ها ایجاد کردیم. پسرعمه ای که یک سال از من کوچکتره و مرداد ماه بعد از چند سال نامزدی میره سره خونه زندگیش, از الان به فکر بچشه و میگه: پریسا(خانومش) وقتی باردار شه باید بیاد خونه شما و زل بزنه به تو. حداقل مزایاش اینه که دختردایی که ما رو تحویل نمیگیره، دلمون تنگ شد بچه مونو نگاه کنیم. منم تعیین جنسیت میکنم و میگم: دختر باشه خونه راهتون میدم, پسر نباید چشم رنگی باشه. 

6. دعا کردن خیلی دلچسبه خیلی :)

موافقين ۹ مخالفين ۰ ۹۶/۰۳/۱۳

نظرات  (۲۲)

منم کارت اهدای عضو گرفتم،و واقعا غصه مامانا رو وقتی میفهمن بچه هاشون کارت اهدای عضو گرفتن نمیفهمم؛(
پاسخ:
خیلی هم خوب.
حس میکنم مامانا الکی میگن راضی ام و لی راضی نیستن.
سلام
پس منو دعا کن
پاسخ:
سلام..
چشم حتما :)
✌ ساعت سه وبع که من خوابم
پاسخ:
و من بیدارم :)
خوب کاری میکنی واقعا شب نخوابیدن مزخرفه.
ینی ایقد خوشکلی؟ :😕
پاسخ:
:))
بد نیستم ولی اینقد نمیدونم چقد میشه. البته منظور پسر عمه دیر سر زدن بهشونه، آخه اون وسطا هفت هشت سال هم رو ندیدیم.
۱۳ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۳۹ ماهی کوچولو
1.عاشقتم من :)) این ویژگی شماره یک رو غالب دخترای ترک دارن البته :)) 
2. من بهشون میگم ارواح شربت :))
3. آورین
4. من از خودم خجالت کشیدم وقتی دیدم ماه عسل رو 
5. :) 
6. التماس دعای زیاد دارم من :)) حالا که دوست داری زیاد زیاد دعام کن زیاد زیاد دعات کنم :)) 
پاسخ:
1. دل به دل راه داره :) تقریبا موافقم. بزن قدش :))
2. عجب اسم باحالی :)) منم به تبعیت از تو میگم با اجازه 
3. قربووونت 
4. الهی. نه جانم اونا انصافا استثنا بودن
5. :*
6. چششششششششششششم خیلی زیاد چشم ماهی جانم :)
۱۳ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۴۶ شرمندهٔ یابن الحسن
بی نظیر بودن خواهرای افسانه ای  خدا حفظشون کنه 

راستی حالت چطوره ؟ دیشب داشتم بهت فکر میکردم دل تنگت شدم 
پاسخ:
واقعا. خدا حفظشون کنه. خدا همه رو حفظ کنه.

شکر خوبم سعی میکنم خوب باشم :)
میدونی اولین ها به یاد ماندنی ان مثل تو که از اولینای بیان بودی برام :)
ممنون خوشحال شدم بهم فکردی. منم لای صلوات های ختم صلوات بیادتم.
۱۳ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۴۷ ماهی کوچولو
1. :)) بیا برقصیم اصلا :)) 
2. منم از عشقم یاد گرفتم بچه بوده میگفته ارواح شربت :)))
4. قبول ولی ناشکرم من... 
6. مرسی جانم :) :*****
پاسخ:
1. :)) بلدما :)) پایه ام
2. پس سومین حلقه میشم :)) به عشقت هم سلام برسون، ایشونم دعا کردم. 
4. سعی کن نباشی، البته تقریبا همه هستیم...
6. عزیزمی :**
هر وقت میبینم یک نفر میگه کارت اهدای عضو گرفته گل از گلم میشکفه :))
دستتون درد نکنه واقعا. ^_^

خواهران منصوریان هم که هم شهری ما بودن. فکر کنم باعث و بانی آشنایتون با سمیرم هم من بودم :)) واقعیت اینه که شهر ما یک شهر کوچیکه. با حدود 60هزار نفر جمعیت. یک شهری که همه همدیگر رو میشناسن. از دیروز کل زن و  مرد و پیر و جوون بحثشون در مورد خواهران منصوریانه. هرجا رفتم بحث همین بود. از نونوایی تا بقالی تا پمپ سی ان جی. :) و اینکه شرایط طوری بوده که از همون بچگی همه یاد میگیرن که باید بار زندگی رو به دوش بکشن. (البته قدیما الان خیلی کمتر شده)  مردم اینجا به خاطر شرایط اب و هوایی و اقلیمی شاید کمی خشک باشن. ولی تا دلتون بخواد سخت کوشن و قدر زندگی رو میدونن. چقدر تعریف کردم از شهرم :))
.
6-بخصوص روایت داریم اگه برا آقاگل باشه خیلی دلچسبتره :d
پاسخ:
خیلی هم خوب، خوشحالی شما هم برا ما خوشحال کننده است مطمئنا :)
تشکر که لازم نیست، به قول بابام همه میمیرن کاش "با دلی روشن و چشم سیر از خوبی" برن. ^_^

بله شما باعث و بانی بودین و منم همون لحظه بهتون اطلاع دادم همشهریاتون ماه عسل هستن :)
ممنون بابت توضیحات، واقعا روحیه حماسی و سخت کوشی خیلی مشهود بود، میگم با اینکه من شهر کوچک، روستا مناطق محروم به سبب شغل بابام دیدم ولی واقعا این دختران خیلی جسور بودن و هستن البته حتی جاهایی رفتارهاشونو نقض میکنم ولی در کل خیلی خوب بود.

6. روایت خیلی هم موثقیه و روایت دیگری داریم که میگه: بابابزرگ بیان فراموش نمیشن :)
من چند سال پیش تو سایت اهدا عضو ثبت نام کردم خانواده فهمیدن و تا چند روز محروم از نت و کامپیوتر بودم:))
پریروز که ماه عسل رو ندیدم و دیروز هم که خواب موندم ساعت ۸ برادرم صدام زده بلند شو اول اذانه نگاه ساعت کردم دیدم ۸ عین موشک رفتم سمت تلویزیون دعوا هم کردم که چرا ۷ صدام نزدین:)) ۲۰ دقیقه ی اخر برنامه رو دیدم و چقدر ناراحت شدم(یه کم هم اشکمون رو در اوردن) اما وقتی میگفتن الان وضعیتمون خوبه از ته دل خدا رو شکر کردم.:)
من میدونم اصلا دلت نمیاد برای من دعا نکنی مگه نه؟:))
یاعلی
پاسخ:
:)) حتما نقشه مامانت بوده، مامان من میگه: والا بچه ها میرن تو نت پیدا کردنشون کار کردم الکاتبینه :))
منم اتفاقی برنامه ششم رو دیدم، هفتم هم فیلم میدیدم، وسطاش ماه عسل هم میدیدم. ای جان گریه هم کردی، آره شکر خدا از الانشون راضی بودن، مامانشون میگفت: دلم نمیخاد به عقب برگردم خیلی سختی کشیدم. آدم دلش ریش نیست.
آره والا یادم بودی و هستی :))
یا علی مدد.
من ماه عسل نمی بینم ادم ناراحت میشه
پاسخ:
:)
هم برنامه های خوب داره، هم بد، هم متوسط.
شما شاد باشید :)
1 معلومه که قرار یه اتفاقاتی بیفته که ما بی خبریم :)) و الا اینقد خوشحالی نمیخواد که این آهنگ :))
2 چقدر بدم میاد از این تخمشربتی ها :/

3 من بازم مخالف این اهدا و مهدا هستم آخه از کجا تایید میکنند که طرف مُرده که اعضاش رو پیوند میزنند ، هنوز که نفس میکشه :/

4 متاسفانه ندیدم برنامه رو.

5 پسر عمه ://

6 ما هم قدیمی خیلی دعا میکردیم ولی الان خیییلی کم پیش میاد 
7
پاسخ:
1. نه اتفاقا فعلا همه چی یه سیر معمول در پیش گرفته. میدونید اون تخلیه انرژی و جو خونه با دیدن بپربپرام با این آهنگ و خنده هاشون باعث میشه حالم خوب باشه.  من یک عدد دختر الکی خوشی سازم :))

2. عه :| من کلا شربت دوست دارم از همه این

3. ای بابا، وقتی سلول های عصبی بمیره، مغز تعطیل شه خب نفس کشیدن خالی به چه درد میخوره، بنظرتون چه مدت میزارن دستگاه نصب باشه و آدم فقط نفس بکشه؟ یک هفته؟؟ دوهفته؟؟ دوماه؟؟ یک سال؟؟ اگه قراره جسمم برا زیر خاک و اونجا از بین بره لااقل این دنیا به چند نفر حیات بده :) البته که نظر شما محترمه و در پی تغییر دادن عقایدتون نیستم.

4. :) اشکالی نداره

5. پسرعمه است دیگر :|

6. هییییم. ولی من دعا کردم :)

"وبلاگتون کوووو"؟؟؟
یادم رفت که بگم پدرتون درست میفرمایند منم اگه چشم رنگی داشتم به کسی نمیدادمشون حتی بعد مرگمم :)) دیگه شما رو نمیدونم ؟!
+ نمیدونم ازش خوشم نیومد باز دوباره حذفش کردم :/ خیییلی وسواس دارم :|
پاسخ:
:)) پدر است و عشق بچه اش.
من چشم قهوه ای دوست دارم. آره اتفاقا همون شب فکر کردم مور مورم شد خالی شدن چشمام رو دوست ندارم.
+ الله اکبرا :) چطور دلتون میاد حذف کنید آخه.
۱۳ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۴۹ 🌵کاکتوسَک🌵 ^_^
شماعی زاده ^__^ عاشق اون اهنگشم که میگه امشب دل من هوس ربط کرده عاشق شده از عشق تو تب کرده :دی
   



منم دعا کن التماس دعا :)))
پاسخ:
آره آره یادمه ^_^
:))

چشم حتما :)
1.این مورد یک رو با تموم سلول هام درک میکنم!خل بازیه دیگه مال من رسما!

3.عههههه عاغا فک کنم من واقعا سرراهیم!گفتم من ثبت نام کردم!یه موقع ولی اگه باز رضایت اینا خاستن،بگین باشه ها!اونام گفتن باشه!قبول میکنیم!(این تیکه اش آمیخته با طنز بود البته!حرف از مردن بزنیم مامان دوشقمون میکنه!)
بعدشم یه جوی خونواده ی مارو گرفت،در طی یک حرکت انتحاری همه ثبت نام کردن!


پاسخ:
1. اختصاصی دخترا :))

3. عاقا حرف از م ر د ن نزن باید بیاییم شقه اونو جمع کنیم :)
ایول خانواده جو مثبت زده ..
۱۳ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۶ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
2. اصلا سحری، به همین شربتشه که میشه سحری:)))
4. من نتونستم رفتن پدرشون رو درک کنم، حتی اگه خودشون به پدرشون حق دادند، بازم من نتونستم بهش حق بدم!!!! ولی در کل ایول داشتند!
پاسخ:
2. دقیقا، خیلی میچسبه :))
4. منم مثل تو .... ولی واقعا ایول :)
پسر نباید چشم رنگی باشه :)))))))))
پاسخ:
نههههههههههههه :)))
حالا چشم رنگی به کنار بنظر من پسر نباید خوشگل باشه :)
۱۳ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۴۲ مرتضی خیری
هر از گاهی رنگ چشم ها رو به اطلاع مردم میرسونی دیگه :)
6-من یه سری از بچه ها از جمله شما رو با آوردن اسم دعا کردم. مجبورید دعام کنید :)
پاسخ:
بله :))))) چه میشه کرد خدا دادیه :))
ولی من همچنان قهوه ای دوست دارم.
6. خیلی خیلی و خیلی ممنون. حتما البته والا دعا کردم :)
۱۳ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۷ פـریـر بانو
1. عالی! منم خیلی وقتا اینجوریم ولی نه همیشه :/ :))

2. :)))

3. منم کم کم دارم آمادشون می کنم که کارتو نشون بدم :دی دیروز یه ده دقیقه رفتم بالامنبر و واسه مامان از حسناتش گفتم :))

4. درسته...
وای من که اصلا خجالت کشیدم از خودم وقتی این برنامه رو دیدم. دیدیشون؟ دیدی چقدر قوی بودن؟ دیدی چطوری همه چیو ساختن؟ مخصوصا برنامه دیروز و حرفای الهه منصوریان واقعا...واقعا تحسین برانگیز و البته غمناک بود... وقتی داشت از خونی که قورت میداد می گفت و اینا... دیروز بالاخره اشکمو در آوردن -__-


5. چرا؟ پسر چشم رنگی خوب نیست ینی؟ :))

6. آی گفتی... وقتی برا دیگران دعا می کنی یه حس آرامش عجیبی به آدم دست میده :]
پاسخ:
1. همون بعضی وقتاش میچسبه :))

2. :))

3. آره بگی بهتره :) وقتی حریر بالای منبر میرود :))

4.آره آره واقعا فیلمی بود برا خودش، حریر خیلی سخت بودا خیلی خیلی. آره قورت دادن خون ای خدا...

5. حس میکنم قیافه مرودنه رو ندارن، همه نه ها بعضی از پسرای چشم رنگی :))

6. خیلی، یه آرامش عجیب :)
۱۳ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۴ 🍁 غزاله زند
اون سه‌تا خواهر،شاید معنی مرد بودن رو هم تغییر دادن.اینکه مرد بودن به جنسیت نیست.میشه زن بود ولی مَـرد بود :) 
دعا ... :)  برای من همیشه لذت بخش بوده ;) 
پاسخ:
خیلی مرد هستن خیلی :)
چه جمله خوبی: مرد بودن به جنسیت نیست....
خیلی خوبه یه حس شیرین و خوشمزه ای داره.
 کلی لیی لیییییییییی
کیل بکشیدشاه دومادداره میاد
بایه سبدگل داره میاد
لباسش نارنجی
وشلوارش آبیو
کفشاش مشکیو
وکلاهش نقابداروموهای آلمانیشواووووووووووو
الان دارم یکم به خودم ورطش میدم
نه شروع شدصدابره بالاااااااااا
اون بالابالاهااااااااااااااااااااا


نوش جونت فقط براسحردوتالبوانشوبفرست اینجاببینیم دست آبیموت چطوریاس:)


انتخاب یعنی من انتخابش میکنممم،اون انتخابم اگه برام سودداشته باشه میشه
فرصت فوق العاده:))

پسراخیلی شیرینند
دخترالوسندولی خوشمزند:))

خدایاچنان کن سرانجام کار
توخوشنودباشی ومن رستگار:)
پاسخ:
:)))
بیان دیوونه تر از منم داره :))

مرسی، پست کنم که نمیرسه :)

خیلی فوق العاده :)

دخترا خوشمزه ان لوس نه، پسر بچه ها آره خیلی شیرین ان :))

بح بح ایشالا ایشالا :)
تنها برنامه ای که اتفاقی از ماه عسل دیدم همون قسمت بود
واقعا تاثیر گذار بود...سه ساعت و نیم بگردی فقط شش دقیقه بالا و پایین بپری؟


پاسخ:
اوهوم... همینطوره واقعا تاثیر گذار بود.
یه لحظه آهنگ یادم افتاد، پلی اش هم کردم گفتم یه بالا پایینی هم بپرم :)
من به دلم افتاده مرگم ازون مدلیاس که بدجور شتک میشم هیچی ازم نمی‌مونه! ولی بازم ازین کاراتا گرفتم که بعد مرگم یه چیزی داشته باشن برای ستایش! D:
پاسخ:
بعد 120 سال.
یکم لطیف تر نمیشد, چیه هیچی نمونه :|
احتیاط شرط عقل است.
منم برا مرگم فانتزی دارم اینهاش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">