"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

۱ مطلب با موضوع «حال بد» ثبت شده است

همیشه صراحتا گفتم: اگر به فرض محال امکان بازگشت به گذشته را داشتیم، به هیچ وجه دلم نمیخواست برگردم عقب. اما در این بامداد جمعه در لابه لای دست و پنجه نرم کردن با انواع حس ها از خوشحالی تا گریه تلخ آن هم مثل ابر بهار که نه ابر پائیز، دلم قانون شکنی موقت خواست مثل خنده های ثانیه ای وسط بغض یا بغض لحظه ای وسط قهقهه هام، شکستن قانون بازگشت. رفتن به دوازده سالگی و شدن آنچه که نخواستم بشه، حداقل به هیجده سالگی لعنتی و یا به لحظه هایی که دستم روی کیبورد حرکت میکرد و وبلاگی ثبت میکرد، به ثانیه ای که روی مانیتور نوشت: وبلاگ شما با موفقیت ثبت شد یا همچین متنی. کاش هیچ وقت .....

تقریبا چهارسال است که همیشه لبخند روی صورتم هست همیشه. خیلی ها به من حسادت میکنند حتی به خودم هم گفتن، فکر میکنند سرخوش ترین دختر دنیام و شاید بیخیالترین. میدانید اینجور وقت ها فقط لبخند میزنم، نه توضیح میدهم و نه توجیه میکنم. من حتی پیش مادرم که قاعدتا باید حس هایم را بفهمد به دردترین های دلم خندیدم، فقط باید چاره ای برای حالت نگاه و چشمانم بیاندیشم، خودم لو رفتن درونم را توسط این عضو نابکار میفهمم.

بلاتکلیفی مسخره و مضحکم را جز خودم هیچ کس نمیتواند بفهمد، یعنی حق هم دارد نتواند.

۱۳ نظر موافقين ۷ مخالفين ۰ ۰۳ شهریور ۹۶ ، ۰۳:۳۰