"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

اینم از روز ما

دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۵۷ ق.ظ

قبلنا جایی مهمون بودیم سرشب نشده خواب میمود ب چشام و خونه خودمون شبها دیر میخابیدم الان برعکس شده جز خونه خودمون خوابم نمیبره شب خونه داداشم خوابیدم دو سه ب زور خوابم برد صبحم شش عین جن زده ها بیدار شدم یکم رفتم پیاده روی برگشتم تی وی روشن کردم من تو پذیرایی صداشو نمیشنیدم زنداداش جان تو اتاق خواب از صداش اعلام نارضایتی کردن بیخیالش شدم کلا یکم رفتم نت خب حوصله ام سررفت چایی گذاشته ام دم بکشه نزدیکامون ی کوه اس نمیدونم واسه چی افتادن ب جونش و میکننش الان فرهاد کوهکن هم تشریف آورده صدای کندنش رفته رو مخم حساس ترین مرحله اش هم اینجاس زنداداش اومده آشپزخونه میبینه چای حاضره قربون صدقه شوهرش ک همچنان در جست و جوی هفت خوان رستمه میره میگم زن داداش من دم کردم میگه واقعا چ عجب !!!!

«چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید

ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید

سحر چو خسرو خاور علم بر کوهساران زد

به دست مرحمت یارم در امیدواران زد»

موافقين ۲ مخالفين ۰ ۹۵/۰۵/۱۱

نظرات  (۵)

وارونه شده؟ الان زنداداشا خواهر شوهر بازی در میارن؟:))
پاسخ:
والا :))
انصافا زنداداش خوبیه یکم دیگه :)
عجب زن داداشی!
یکم لازم داره براش خواهر شوهر بازی در بیاری :|
پاسخ:
:))
بقول ۲۲فوریه عزیز همه چی وارونه شده :)) سعی میکنم چشم ..
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۲۲ آبان دخت ...
عجب زنداداشی :))

:: متنت با اومدن اسم فرهاد منو یه بار برد به قلم زنیای نظامی...یه بارم به رمانِ شیرین م.مودب پور...
:)
پاسخ:
زنداداشم مهربونه خب حق داشت یهو صدا شنید هول کرد :))

ای جانم ... والا اعصاب نذاشتن ..
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۴۴ آبان دخت ...
جدا...زنداداش مهربون هم گلیست از گل های بهشت...والا :)))

آره خیلی بده اینجوری...یه بارم ما کنار خونمون داشتن آسفالت می کندن...دیگه نوار مغزم فکر کنم خط صاف شده بود از دستشون :/
پاسخ:
آره واقعا مهربونه :) فدات عزیزم :)

هییییم ... خط صاف نوار مغز :))))
حالا نمی شد نگی واس داداشت یه پوئن مثبت توی زندگیش بسازی!
پاسخ:
نمیشد :) .. مثلا خواستم واسه خودم ی پوئن مثبت بسازم ک اونم زد تو حسم کلا ....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">