"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

"من و پسر همسایه "

سه شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۲۰ ب.ظ

دیشب ساعت دو بامداد بود و "من. آبجی . دخترعمو . مامان . داداش" تو حیاط روفرشی انداخته بودیم و چای و میوه میخوردیم . یکم بلند بلند خندیدیم . یک انرژی حبس شده بهم میگف محکم داد بزن . نمیدونم چی شد ب سرم زد چن تا پشت سر هم سوت زدم . ی دقیقه طول نکشید صدای سوت دیگه ای از نزدیکیامون ب گوشمون رسید . آبجی خندید و بلند گفت : پری و پسر همسایه با سوت ب هم علامت میدن . خندم گرفته بود . گفتم اینکه چیزی نیس ما با دود علامت میدیم ...

یک لحظه فک کردم کدام همسایه ؟؟ 

ما مث همه نبودیم هیچ وقت نشد داداشم عاشق دختر همسایه شه . پسر همسایه در نگاه من هیچ وقت نباید دوست داشتنی باشد . هیچ وقت فک نمیکنیم ک دختر عمو . پسر عمه یا هر فامیل نزدیک دیگه ای حق عاشق شدن دارد . همیشه منتظریم پسرعمو ی عروس ناآشنا بیاره . دختر دایی عاشق ی غریبه شه . من عشق را در دوست داشتن ی آدم جدید باید تجربه کنم . این فکرها اینقدر در ذهنمان تلقین شده . مثلا اگر روزی بفهمم خواهرم و پسر یکی از فامیلای نزدیک همو دوست دارن . احتمالا دو روز هنگ میکنم و دو تا شاخ خوشگل بالا سرم درمیاد .

موافقين ۳ مخالفين ۰ ۹۵/۰۶/۱۶

نظرات  (۱۰)

((:  من فک کردم فقط خودمم به پسرهمسایه به دود علامت میدم نگو توام هستی _((: ارره دقیقا منم برام قابل باور نیست واقعا
پاسخ:
:)) عه پس میتونیم ی اکیب "علامت دودی" درست کنیم :)) هیییم .
إ آره ....الآن که دارم فکر میکنم میبینم اصلا نمیتونم تصور کنم یکی از فامیلا عاشق یکی دیگه از فامیلا باشه:/
پاسخ:
آره ... از اول ک زمینه فکر اینجوری نبوده پذیرشش سخته :|
:/
به نظرم از نزدیکا بهتره خوب همدیگه رو میشناسند
پاسخ:
:|
خب آره شناخت خوبی میتونن داشته باشن .
تالار خواستین آشنا دارم :))
پاسخ:
عه .. مرسی . فقط باغ هم مراسم میگیرین ؟؟ :)))
عاشقی دردسری بیش نیست :/ 

والا... 
پاسخ:
اینم حرفیه :| شاید ..

والا...
جالبه طرز تفکرت و برعکسه عده زیادی...
چون خیلی ها ازدواج با آشنا رو ترجیح میدن
پاسخ:
نمیدونم .شاید ترجیح ام اینطوری نیس ولی این مدلی بزرگ شدیم ..
:))
من همیشه به ازدواج با غریبه فکر میکنم :)
اشنا رو نمیتونم تحمل کنم اصلا:|
:دی
پاسخ:
:))
مبارکه با غریبه :)
واه تا این حد :|
:))
مگه اشکالی داره؟
پاسخ:
نه .. فقط برام جالب بود :)
۲۰ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۱۹ رایان خادمی
اتفاقا فامیلی خوبه...مثلا من از دختر عموم خوشم میاد خوبیش اینه هم شبیهیم هم فرهنگ و سطح خانواده یکیه هم از بچه گی همدیگرو میشناختیم...
پاسخ:
حرف شما رو قبول دارم .. اتفاقا مزیتاشم درست میگین .
ولی ما جور دیگه ای بزرگ شدیم :)
ولی خب حتما با کسایی وصلت کنید که مثل شما فکر می کنن! چون اگه اونا با مثل شما با فامیلاشون راحت نباشن بعدا مشکلاتی پیش می آد که چرا با اون اینقدر خودمونی شدی و فلان و بهمان. دیدم که می گم :))
پاسخ:
اتفاقا ما فامیلای راحتی نیستیم ..
البته خود من ی آدم راحت ناراحت ام :)) مثلا ب تمام آقایون و پسرا میگم "شما" ولی میتونم باهاشون صریح حرف بزنم نه راحت .. 
ولی بازم چشم حین وصلت مواظبم:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">