"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

حس خوبی نداره.

سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ب.ظ

حافظه خوبی ندارم . تصویر بهتر از اسامی یادم میمونه و اعداد بهتر از این دو . حتی سر جلسه امتحانا , جواب سوالا بصورت تصویر ثبت شده جلو چشام میان , اونم بصورت مفهومی نه کلمه ب کلمه . ولی تحلیل کردن رو دوس دارم . رو خیلی چیزای جزئی دقیق میشم . خیلی چیزام برام مهم نیستن . مثلا ب تیکه پروندن و اینجور چیزا زیاد اهمیت نمیدم . اهل رو در رو کردن و باید ته این حرفو دربیارم نیستم . اینکه اعصابم بهم بریزه ک دیدی فلانی کلاس گذاش برام , چ خودشو میگیره نیستم . چون اینا اصن برام مهم نیستن ...... ولی . اصن ی حرفی

داری با ی آدمی ک جای باباته حرف میزنی , اینقد سرشو پایین میندازه , در و دیوار رو نگاه میکنه . تو هر حرفش از کلمه خواهرم شما .. استقاده میکنه . و اینقد ادا و اصول درمیاره , حق بدید ک حرص آدم درآد . ی نگاه ب خودت میندازی , میبینی نه آرایش شبیه گودزیلا شده و لب و لوچه و چشم از حدقه بیرون زده ای داری ک با نگا بهش حالش بهم بخوره . نه لباس اعجوبه و عجیب غریب . واقعا حس بدی به آدم دست میده ..... (البته میدونم با حرف نمیشه اونچه ک دید رو تصویرسازی کرد.)

شایدم برا من نامانوسه :)

موافقين ۳ مخالفين ۰ ۹۵/۰۷/۰۶

نظرات  (۱۶)

۰۶ مهر ۹۵ ، ۱۳:۴۵ •°*”˜♫ raha ♫˜”*°•
خخخخ :) 
خب حیا داره بنده خدا
پاسخ:
:)
یعنی معنای حیا اینه ؟؟
تصوراتم از حیا گنگتر شد .
عجبا
دوست داشتین زل بزنن تو تخم چشمتون یعنی؟
پاسخ:
وا
نه خب اونجوری نه . ولی خیلی متظاهرانه است ...
شما میدونی ک متظاهرانه س؟
قضاوت نیست عایا؟
پاسخ:
بهتر بود بگم : آدم حس میکنه متظاهرانه اس ...
درست میگید ..

(((: بهش میگفتی روی در دیواراچیزی نوشته
پاسخ:
:))
نه دیگه اونطوری ی کوچولو بد میشد ..
اتفاقا ی آدم دوست داشتینیه . فقط بعضی رفتاراش اذیت میکنه . اونم شاید درست باشه .. چی بگم والا
Khoob shayad khejalat bekeshe az shoma:D
پاسخ:
چی بگم .. شاید . ولی فک نکنم ..
من کلی گفتماا .
میدونید چیه ؟ اون لحظه حس های متفاوتی میشه داشت .
شما وبلاگ ندارین ؟؟
Khodtan migid dar har harfesh mige khahar man doroste?agar doroste shak nakonid ke khejalat mikeshe?
پاسخ:
آخه اونم با ی لحن اعجوبه ای میگه .. شاید دخترم میگف بهتر میبود :)
نگفتین لا وب ؟
Doroste dokhtaram behtareh ama shayad sen shoma be dokhtor inshon nakhore va inshon fekr kone ba goftan dokhtaram naraht beshid ama harfe shoma doroste agar ba kesi harf bezanim ama on tarf negah be dar va divar kone adad hersesh migire;]
پاسخ:
نوشته جای باباته !!!
خوبه ی نکته مورد تایید واقع شد ...
من آدم زیاد راحتی نیستم .. اتفاقا از این روشنفکر نماها هم نیستم .. حسم رو گفتم .
ممنون .
Rasti sharmande ke english comment mizaram chon gooshi man faghat english taype mikone:-)))))
پاسخ:
اشکالی نداره .. راحت باشید :)
in weblog ghabli man bod ama vagozaresh kardam:((dar mored sharj raygan bod:)
پاسخ:
اوکی .. یکم کنجکاو شدم همین :)
۰۶ مهر ۹۵ ، ۱۵:۴۴ بای پولار
من با حفظ کردن اعداد وحشتناک مشکل دارم!

چی بگم، بعضیا واقعا دیگه خیلی افراطی بازی در می آرن. اونم توی این دوره زمونه...
پاسخ:
حافظه ها هم متفاوته !

شاید همین افراطی بودن تو ذوق میزنه ...
۰۶ مهر ۹۵ ، ۱۵:۴۷ امیر بهزادپور
بعضی ها اینطورین دیگه...
چیکارش دارین؟
اینطوری بهتره.
پاسخ:
بله ..
کاریشون ک ندارم . فقط غیرطبیعی جلوه میکرد .
شاید ..
یعنی دلم میخادا سرشونو 17 بار به دیوار بکوبم :|
پاسخ:
:| واااییی چقد خشن :))
والا بعضا این حس میاد سراغ آدم !!
۰۶ مهر ۹۵ ، ۲۲:۱۴ محمد حسین
ترسیده از راه صحیح منحرفش کنید به جاده خاکی (((:

والا...
پاسخ:
من ؟؟ خیلییی ممنون :)) من ب این مظلومی ..

همانا سریعا از گفته خود توبه کنید »)))
Mazlom:D
پاسخ:
بععله مظلووم :)
سلام. از جیم به وبلاگتون اومدم. با اینکه گذشته اما این نوشته تون توجهم رو جلب کرد. فکر می کنم هرقدر هم که بخوایم قضاوت نکنیم، اما دنیا رو با عینکی از باورامون می بینیم و این باورا گاهی ناچارمون می کنن به حکم به بدی یا خوبی دادن یک اتفاق یا آدم یا ... برای مثال من همیشه چون بنابه اعتقاداتم به آقایون مقابلم نگاه نمی کردم برام عجیب بود که بعضی تو چشم آدم نگاه می کنن و حرف می زنن. یعنی این نگاه نکردن سبک رفتار و زندگی من بود، هیچ چیزی رو هم نمی خواستم تظاهر کنم و یا اینکه طرف مقابم عجیب باشه. همینم باعث میشد رفتاری مخالف با رفتار خودم برام عجیب باشه. از این زاویه هم می تونین به ماجرا نگاه کنین
پاسخ:
سلااام .. خوش اومدین .
بله درست میفرمایید . باهاتون موافقم ... اتفاقا من خودم آدم معتقدی هستم . تو بعضی موارد محیط و نوع رفتار و شناخت تا حد آشنایی کم میتونه تو این دید و برداشت تاثیر گذار باشه ... درکل حرف شما رو هم میفهمم و قبول میکنم ..
ممنون :)
از خودش مطمئن نبوده شاید خواهرم، شما اونو ول کن:)))))
پاسخ:
:)))
اینم حرفیه :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">