سازت را با بهار کوک کن
يكشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۱۰ ب.ظ
بهار است و حس های رنگ به رنگ از نو شدن تا بزرگ تر شدن, از شعف تا دلتنگی. روز شماری برای قدمهایش لذتِ طبیعی و ذاتی ماست, آغازی برای تصمیم های پیش رو, پایانی بر تیرگی های گذشته.
بهارمان شروعی باشد برای سالی سرشار از بهروزی و بهبودی, همراه خوب و هوش خلاق, انصاف و احساسِ پاک, رحمت و رفعت.
برای بهاری مینویسم که دو ماه از زمستانِ قبلش را طلب دارم, دو ماهی که از من دزدیدن, شصت روزی که آه و ناله و بی عدالتی های دنیای واقعی و خارج از توهمات ام را نمایان ساخت, اولین بهار است که دوست داشتم کندتر از راه برسد, دوماه من را برگردانند و بعد بهار بیایید. این دوماه مدرسهِ چند ساله بود برایم, آموختم که دنیا پستی هایش بیشتر از بلندهایش هست و خود سازی فقط در روح و احساس کافی نییست, آموختم باید قوی باشم و مقابله کنم. شاید هم دنیا خبر ندارد ارادهِ من میتواند معجزه کند, شاید کمی دیر ولی حتما.
"سازت را با بهار کوک کن" مرسی :)
دعوت میکنم از ....................
خوندید شرکت کنید لطفا, میگن یکی خوند و شرکت نکرد انگشت کوچیکه پای چپش خورد به در اطاق و آخ محکی سر داد و مرواریدهایی از چشمانش جاری شد :)
۹۵/۱۲/۲۲