"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

یکی از جذابیت های تابستان.

يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۹:۱۰ ب.ظ
الان خیابونم :)
موافقين ۱۳ مخالفين ۰ ۹۶/۰۴/۱۱

نظرات  (۱۳)

این وقت شب دختر؟ :)
پاسخ:
هوا روشن بود. :)
البته سابقه داره زمان دانشگاه پاییز هم ساعت نه شب رسیدم خونه ولی مامان گفت: باید زود راه میافتادی. این درواقع یه غضب غیرمستقیم بود. :)
خوش بگذره
پاسخ:
ممنون :)
دقیقااااااا
زمستون از ساعت 7 خیابونا مخوف میشه!
پاسخ:
:))
من خیلی کم میترسم ولی بترسم بد میترسم.
۱۱ تیر ۹۶ ، ۲۱:۴۹ محمود بنائی
معلومه خیلی خوش گذشته وگرنه ما که از خیابون فراری هستیم!
پاسخ:
در این مورد نه اتفاقا، توفیق اجباری!
خیلی خسته ام خیلی....
منم بعضی وقتها که با دوستام میرم بیرون همین موقع ها(۹ تا ۹:۱۵) برمیگردم؛ اصلا تو شب خیابونا یه حس بهتری داره(البته صرف نظر از اون ترسش ) 
خوش بگذره بهت
یاعلی
پاسخ:
چه جالب :)
من تا یه ساعت قبلش با دوستم و مامانش بودم، یادم افتاد کار دارم اونا رفتن من موندم.
ترس همیشگی نیست..
ممنون. خسته رسیدم خونه.
علی همراهت
دلم خواست! -_-
خوش بگذره! :)
پاسخ:
ای جان دل ^_^
مرسی نیلی :)
۱۱ تیر ۹۶ ، ۲۲:۵۹ محبوبه شب
من عاشق شب گردی ام ^_^
خو منم با خودت میبردی دیگه، مگه چی میشد؟ (با لحن یه دختر لوس و ادا اطواری بخون خخخ)
خوش گذشت؟
پاسخ:
شب گردی آره میچسبه ولی تنهایی نه ^_^
دفعه بعد :)) عجب دختر لوس خوبی، خدا بده از این لوساا :)
اهوم خوب بود. یعنی معمولی...
آره همیشگی نیست، ولی من چندبار پیش اومده اومدم تو کوچه۲،۱ تا مرد یا جلوم بودن یا پشت سرم، در این شرایط به نظرم ترس جایز است:)
پاسخ:
اوهوم میفهمم.
من تو چند سال اخیر دوبار شدید ترسیدم. یکی تو روز روشن و از یه موتوری بیشعور، یه بارم تو قرقمیش عصر.
۱۲ تیر ۹۶ ، ۰۸:۳۴ مریــــ ـــــم
منم چند شب پیشا برا اولین بار با دختر خالم تا 10 شب بیرون بودیم
البته بیست دقیقه به 9
اونم چون مامان باباهامون نبودن
:))
پاسخ:
حالا 10 یا بیست دقیقه به 9؟؟ :))
عجبا، دخترای شیطون :)
من اون وقت تازه داشتم شام میخوردمم:(
دلم خواست،امشب تاساعت 12شب میرم توورزشگاه روبازمحلمون میدومم
پاسخ:
من دیشب کلا شام نخوردم :(
شما چه زود شام میخورین.
خیلی هم خووب :))
بسلامتی
پاسخ:
قربان دوست جان :)
می بینین چقدر خوبه این کوتاه نویسی ها :))
پاسخ:
آره خیلی خوبه، من اتفاقا با کوتاه نویسی خیلی راحتترم. :)
درس پس میدیم. :))
وای وای وای چقدر عجیب ! 

من وسط کلاس درسم پست دادم خانم 😂😂
پاسخ:
:))

منم لینکش هم هست ولی حوصله پیدا کردنش نیست😆😆😂

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">