"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

آخرین + فقط یه چیز یا یه اتفاق...

شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۴۵ ب.ظ

میتونه من رو از دنیای وبلاگ نویسی جدا کنه و همون یه چیز قابلیت این رو داره که اونقدر تو وبلاگ پُرکارم کنه تا گم شم توش.


+ فکر کنید آخرین روز وبلاگ نویسیمه, یک جمله مهمان ام کنید. :) لطفا.

.

.

.

جایی نمیرم, همچنان مجبور به تحمل کردنم هستین البته جبری که دلبخواه هست. برای کامنت آقای دچار کلی خندیدم ولی باید بگم ازدواج کردن فکر نکنم مانعی برای وبلاگ نویسی باشه فقط احتمالا میتونه تاثیر بزاره در زمانی که برای وبلاگ از جانب هربلاگر گذاشته میشه که اون هم طبیعیه و البته این اتفاق هنوز در زندگی من نیافتاده. فقط کمی دلم گرفته بود و دوست داشتم جمله ای از هر کدامتان تسلی باشد برای دلم, قصد نداشتم خاطر دوستان گلم رو آزرده کنم. یاد چند سال پیش افتادم, زمان بلاگفا و رفتن های موقت که نهایت اظهار ناراحتی یا شنیدن جملاتی چون: "هرجا هستی و خواهی بود موفق باشی" از جانب چهار, پنج نفر بود اما کمیتی کوچک و دوست داشتنی. خدایی نکرده قصد ندارم بگم محبت های وصف نشدنیتون که امیدوارم لایقش باشم دوست نداشتنی اند. من خیلی خیلی از فضایی که توش قرار دارم راضی ام, از اینکه دوستای خوبی دارم هم خداروشاکرم, از تک تک اتون درس های خوب و زیادی یاد گرفتم این حرفم نه تعارف هست و نه اغراق. اونایی که همچنان مینویسن دمشون گرم و قلمشون همیشه به خوبی بچرخه انشالله و اونایی هم که به هر دلیلی نیستن یادشون همراهمه همین. 

ممنون. شاد باشید... :)

موافقين ۱۱ مخالفين ۰ ۹۶/۰۵/۱۴

نظرات  (۳۱)

۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۸ ما جــــــــღــــــدہツ
فکرشم سخته-_-
پاسخ:
هستم ماجده جان ^_^
______________
پاسخ:
عجب جمله ای :))
سرشار از حرف.
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۲ دُچــــ ــــار
عروسی تون مبارک باشه :))
پاسخ:
ممنون. ولی یه چندسالی زودتر تبریک گفتین. یادم باشه بعد چند سال بگم اولین تبریک رو آقای دچار گفتن :))
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۲ سِناتور تِد
به پدر و مادرِ خویش نیکی کنید :|
مسواک هم زیاد بزنید! خوبه :|
خداحافظ :| 
پاسخ:
سعی میکنم.
والا روزی دوبار رو حتما یزنم :)
ممنون. 

تو چشمای من نگاه کن یه بار دیگه بگو!
رسما شوک وارد میکنی بعد میگی جمله بگو!!!
نه اونور رو نگاه نکن تو چشمای من نگاه کن یه بار دیگه بگو!!
پاسخ:
ترسیدم دختر... :)
بگم غلط کردم خوبه؟؟
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت
غصه هم میگذرد...
+دوست ندارم همچین فکری بکنم تو هم همچین فکری نکن لطفا:)
موفق و مانا باشی
یاعلی
پاسخ:
چقد خوب بود فرشته...... کرسی که اینقد حال خوب کنی :)
+ چشم.
همچنین.
دست علی همراهت.
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۱ میرزا ژوزف پولیتـزِر
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست/
منت خاک درت بر بصری نیست که نیست.
از مجود اینقدرم نام و نشان هست که هست/
ورنه از ضعف در آنجا اثری  نیست که نیست.
پاسخ:
به به.
مرسی :)
عااالی...
o_0
وا!
مگه میتونی از وبلاگت کنده بشی؟

پاسخ:
:)
نه نمیتونم..
نقاشیتو به من بده بعد برو! D:

+اوممم...می‌گم: اگه مشکلی هست حلش کن...اگه نیست هم غلط می‌کنی بری...
در کل حرف حسابم اینه:
نرو...
پاسخ:
:)

+ :)) نمیرم نیلی مهربون.
رو جفت چشمام.
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۷ اسمارتیز :)
زندگی صحنه‌ی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه‌ی خود خواند و از صحنه رود،
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
...

-------------------
صرفا «فرض» کردم که این آخرین پست وبلاگتون باشه :) 
پاسخ:
یاد بلاگفا افتادم. این شعر از پستای آخرم تو بلاگفاست. :)

قربانت اسمارتیز عزیز..
زهی خیال باطل!
پاسخ:
:)
میرزا میدونه من جایی نمیرم.
شاید یه روز مثل من از ننوشتن پشیمون شین .. 
که مطمئنم میشین 
قبل از رفتن دو سه روز امتحان کنین نبودنو :) می فهمین چی می گم ... 

:)
پاسخ:
:)
این پست فقط یه پست بود همین.
ممنون.
در هر حالی آقاگل را از یاد نبرید و دعاگویش باشید تمام! :)
پاسخ:
ای بابابزرگ خودخواه :))
چشم.
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۴۲ منتظر اتفاقات خوب (حورا)
نرو(نقطه سرخط)
سعی کن خالق اتفاقات خوب باشی!
پاسخ:
منتظر کامنتت بودم اتفاق خوب. :)
حداقل موقتا تعطیل کنید :|
در هر صورت خدا به همراهتون :)
پاسخ:
خیلی ممنون.
اصلا تعطیل نمیکنم. :)
ایشالا لحظه لحظه عمرت پر از شادی و خوشحالی باشه 
اونقدر تو شادی ها غرق بشی که نتونی بیایی وبلاگت و بنویسی.

هر جا هستی باش 
آسمانت آبی و دلت بی غم و غصه ایشالا ⚘

مواظب خودت و خوبی هات باش.
دلمون تنگ میشه ولی ایشالا هر جا میرین موفق و موید و سلامت و شاد باشی.آمین ⚘⚘
پاسخ:
:)
قربانت. فک کنم غرق شادی شدنام رو هم دوست دارم اینجا ثبت کنم.

عزیزدلی. هستم پیشتون. :)
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۴۹ ماهی کوچولو
امیدوارم نری
ولی اگه رفتی یه راه ارتباطی بذاری برامون 
پاسخ:
نمیرم. :)
ولی اگه یه روز مجبور شدم برم حتما..
کاش اون اتفاق باعث نشه بری...
ناراحت شدم
پاسخ:
از دیروز تا به الان به این نتیجه رسیدم. اون اتفاق شاید پُرکارم کنه ولی باعث رفتنم نمیشه.
ببخش.
نمیدونم چرا هروقت از هرکسی، به هرنوعی حرف رفتن می‌شنوم دلم می‌گیره...
پاسخ:
واقعا هم دلگیر کننده است.
هلما:(
پاسخ:
جان هلما :)

این خلاف human right هست
پاسخ:
:)
من آدم خلافکاری نیستم. :))
۱۴ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۵۹ פـریـر بانو
چی داری میگی پری....چی داری میگی...
حتی دلم نمیخواد یه ثانیه به رفتنت فکر کنم. می فهمی؟ حتی یه ثانیه...
پاسخ:
نزن نزن حریر :))
باشه عزیزم.
فقط موقع ِ رفتن این در رو محکم نبند و نرو:/ بی زحمت...

.
.
هلما جون هر جا هستی خوشبختی و شادی ات آرزومه ^-^
ولی باید اینجا هم باشی :))
[گل نگار دیکتاتور بود ]
پاسخ:
:))
.
.
عزیزم. هستم.
[گل نگار یک دیکتاتور ماه]
ما از این فکرا بلد نیستیم بکنیم!
شمام دیگه زین پس از این کارا از ما طلب نکن!
ینی چی که فک کنین روز آخر وبلاگ‌نویسیمه؟!
فکرشم خوب نیس اصن!
پاسخ:
وقتی فروزان عصبی میشود. البته زین پس باید بگیم خانم سه رقمی :)
حله.
جمله ی من اینه. من می خواهم بخوانمت...
پاسخ:
پس بخوانید. :)
امیدوارم خط خطی هام فقط وقتتونو نگیره.
۱۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۲۰ مریــــ ـــــم
جمله خوبی به ذهنم نمیاد دم صبی
یادم امد میام برات مینویسم
:))
پاسخ:
باشه مریم خانومی :)
آورین :)
پاسخ:
:)
مرسی.
هلمای دوست داشتنی ^-^
خوبه که هستی ..لــاو یو [قلب ِ پر از قرمزی وطپش]
پاسخ:
گل نگار عزیز ^___^
قربووونت، خوبه که دوستای خوبی دارم :** عزیزدل.
۱۷ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۳۸ פـریـر بانو
نمی زنم! خیلی التماس و بغض تو اون کامنت بود *_*
خوشحالم که هستی همچنان ^_^
پاسخ:
عزیزدلم.. تو بزن ولی بغض نکن باشه *__*
مگه میشه از تو، نرگس همه و همه جدا شم ^__^
۱۸ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۶ פـریـر بانو
عزیز مهربونم :*
اوهوم هیچ وقت از ما جدا نشو. خب؟ ^_^
پاسخ:
قرررررررربونت *_*
چششششششم. ^___^
خوب شد دیر دیدم این پست رو. والا قبلش حرفای جالبی نمی زدم :))
پاسخ:
:) )
من همچنان مشتاقم حرفاتون که جالب نیستن رو بشنوم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">