20 اکتبر؛ روز تنبل :: "سکوت من صدای تو"

نیم ساعت اول اینقد مهربونم، حتی میتونم برا بیدار شدن نوازش هم کنم، بعد نیم ساعت جفت پا میرم رو شکمش، فقط اونوقت رومانتیک بودن صبح جمعه هام از بین میره، آخه از ترسش حتما قبل من بیدار میشه. :))

۲۸ مهر ۹۶ ، ۰۹:۳۱

فرشته ...

جمعه رور استراحته خانم، بذار خلق الله بخوابن :))

+ به امید مخاطب دار شدن این بی مخاطب هات:)

یاعلی

پاسخ:
استراحت تو خواب خلاصه نشده فرشته جونم. :)) منم قانون های خاص خودمو دارم. :))

+ ای بابا عرق شرم بر جبین نشسته دکمه ذخیره رو کلیک میکنید. :))

یاعلی مدد و به امید خدا

۲۸ مهر ۹۶ ، ۰۹:۳۳

صخره .

ذهن خیالپرداز ما خانم ها：)

پاسخ:
متوهم حتی :)))

۲۸ مهر ۹۶ ، ۰۹:۳۷

فرشته ...

خلاصه نشده ولی خدایی خواب روش خوبی برای استراحته:))

+عرق شرم رو بیخیال شو فقط مخاطب دار شد یه ندا بده من برم بازار:)))

پاسخ:
خواب جمعه رو کلا از ذهنت بیرون کن. :))

+ چشم چشم :)

۲۸ مهر ۹۶ ، ۰۹:۴۰

حاج مهدی

عجب!! من حدود 20 ساعته که خوابم! تازه علتشو فهمیدم D:

پاسخ:
یعنی حاج مهدی شمام تنبلی؟؟

استغفرلله توبه کنید. :))

۲۸ مهر ۹۶ ، ۰۹:۴۱

علی آقا:)

سلام
صبحت بخیر
چه چایی خوش رنگی
ودرودبرکسانیکه جمعه ساعت۴:۴۰برای نمازصبح
برمیخیزند:)

پاسخ:
سلام.

صبح شمام بخیر...

نه چای باید پررنگتر از این باشه :)

بلی بلی

۲۸ مهر ۹۶ ، ۰۹:۴۲

آقاگل ‌‌

تا در خاطرم هست از همان سنین کودکی شاید از همان شش ماهگی(!) صبح جمعه را برعکس همه روزهای دیگر هفته از همان طلوع آفتابش بیدارم! انگاری که صبح جمعه پیه مار در چشممان کرده باشند.

پاسخ:
همانا شما از رستگارانید. :)

"پیه مار در چشممان کرده باشند." ضرب المثله؟؟

۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۰:۳۰

دیوانه ...

روزم مبارک :|

پاسخ:
مبارکه :)

فقط شما مواظب باشید از گشنگی تلف نشین یه وقت. :)

۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۱:۲۰

آقاگل ‌‌

بلی. وقتی بچه بازیگوشی کنه و دیر بخوابه به اصطلاح گفته میشه گویا پیه مار در چشمش کردن. اینجا مصطلح نیست من از دوستان کوردنشین شنیدم.

فکر میکنم ریشه اش به این خاطره که پیه مار خاصیت افزایش بینایی داره. و کسی که چشمش بسته نشه در واقع مثل کسی هست که بیناییش افزایش پیدا کرده.

پاسخ:
آهان پس که اینطور :)

ممنون.

اوصولا با ضرب المثل ها تا حدودی آشنام این رو نشنیده بودم.

والا این ضرب المثل برا منم صادقه :)

۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۱:۵۰

پسر مشرقی

صبح جمعه هیچ کس اجازه ی بیدار کردنم نداره جز عشقم!!!

پاسخ:
حالا عشقتون از اونا باشه که جمعه ها تا لنگ ظهر میخوابه :))

اونوقته که باید شخص ثالثی بیاد با کتک جفتتونو بیدار کنه. :)

۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۴:۰۸

پسر مشرقی

ونگ ونگ بچه خوبه 😂

پاسخ:
تجویز میشه شما بعد از ماه محرم و صفر برید متاهل شین. :))

دخترعموی من همین هفته پیش عقد کرد، پس همین هفته ها هم شیرینی بدین مشکلی نیست. :)

۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۴:۱۵

پسر مشرقی

اتفاقا دیروز مامانم زنگ زد گفت دخترعموم یه رفیق توی تهران داره پیشنهاد داده و ...

به شدت گارد گرفتم چون به اینجور ازدواج کردن فعلا علاقه ای ندارم.

اینا رو گفتم تا اینقدر نگید وقت زن گرفتنته!

پاسخ:
اینارو گفتین معلوم شد، قراره خیلی زود خبرایی از مزدوج شدنتون بشنویم. :)

۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۴:۴۳

محمود بنائی

صبح ما هم به خیر شد امروز :)

پاسخ:
:)

صبحتون همیشه با خیر همراه باشه.

۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۶:۳۳

گم نام

عه روز من:)

پاسخ:
عه روزتون مبارک :)

۲۸ مهر ۹۶ ، ۱۸:۵۴

آذری قیز

میرزام که اینو گذاشته بود

پاسخ:
بلی بلی :) البته یکمی متفاوت.

راستش تا عنوان میرزا رو دیدم با خودم گفتم: دختر باز کجاش رو غلط غولوط نوشتی :))

۲۹ مهر ۹۶ ، ۰۰:۵۷

Leila :)

شب شد

شبا خیلی قشنگه

قشنگ تر از روز حتی

پاسخ:
:)

لیلی برا شب هم نوشته بودم، نمیدونم چی شد پستش نکردم :)

آررره حتی قشنگ تر از روز ^_^

۲۹ مهر ۹۶ ، ۰۱:۰۲

Leila :)

پست ش کن ایندفعه پری:)

پاسخ:
:) عزیزم *_*

حتی ثبت موقت هم نکردم. ولی یادم میمونه زود یه شب فقط بخاطر تو پست میکنم، قول:)

۲۹ مهر ۹۶ ، ۰۱:۲۲

واران ...

بقول هلمایی

فقط باید گفت :))

هیییییمممم

روزم مبارک با تاخیر :))

اتفاقا خواهر بزرگم دیروز بهمون تو گروه خانوادگی تبریک گفت :)))):دی

یعنی یه پست گذاشت تو گروه خانوادگی و وقتی همه مون به خودمون گرفتیم وای دیدن خواهر تو اون لحظه بامزه بود :)) یعنی اول من به خودم گرفتم و تو گروه گفتم : خدایا یعنی این روز هم به افتخار ماها و این گروه :دی تو تقویم ثبت شده ؟:))

بعد آبجیم (آبجی خیلی بزرگم‌)

هول شد و عذرخواهی کرد و گفت مگه میشه مگه داریم بعد پستش رو حذف کرد :|:)

بعد بهش گفتم یکبار خواستیم شوخی کنیم شما جدی گرفتین؟ :)))

گفت من کجا جدی گرفتم ای وا ؟:|:)

گفتم همین که پست رو حذف کردی یعنی جدی گرفتی که ماها (بجز آبجیم ) کلهم تنبلیم :دی😁😀

بعد یه لبخند فرستاد و گفت مگه من تو رو بعدا نبینم :))))

بابت پرگویی ببخش هلمایی

در کل خواستم بگم بله با افتخار تبریک میگیم به خودم و به همه دوستان تمبلو یا همون تنبلو یا همان تنبل یا همان تمبل یا بقول کردا تَمَل :))

مرسی بابت پست :)

و اون سینی چایی زیبا ^__^

پاسخ:
:)))

هییییییییییم...

:)))))))) واااای دختر عجب اوضاعی کردی گروه رو *_*

طفلی گیج شده ندونستن چیکار باید بکنه، منم میگم جلوش چند وقتی ظاهر نشووووووو :))

روزمون مبارک :) من یکم تنبلم فقط..

خیلی هم خووووووووووووووووووووبه ممنون ^_^

قابلی نداشت.

۲۹ مهر ۹۶ ، ۰۱:۵۳

واران ...

خونشون تهرانه کلا ظاهر نمیشم :))

ولی هر چند وقت یکبار میشه سر به سرش گذاشت ولی دیگه نمیشه جلوی روش بمحض رویتم /رویتشون دیگه بخندم :))

منم همینطور تمبلم :))

پاسخ:
آها پس آسوده بخواب امشبو :))

:)))

روابط خواهری خیلی ماهه :)

:) خوشبختم :)

۲۹ مهر ۹۶ ، ۰۳:۵۶

حوا ...

دعا کنم زودِ زود بامخاطب بشه؟! :))

پاسخ:
ای بالام جان خجالت همی کشیدم :))

ممنان.

۲۹ مهر ۹۶ ، ۰۹:۵۲

مریــــ ـــــم

منکه با مخاطب گرفتمش

:دی

پاسخ:
:))

نوشتن برا یه مخاطب خاص خیلی سخته، اونم برا منه وسواسی :)

شاید اگه مخاطب داشت نمیشد که این یه سطر رو بنویسم.

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۲:۵۵

طراحی سایت

جالبه

پاسخ:
:))

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۴:۱۰

منتظر اتفاقات خوب (حورا)

ان شاالله یه روز با مخاطبش رو بنویسی:-))

پاسخ:
:))

ایشالا :)

بامخاطب نوشتن سخته.

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۶:۰۵

من دلم پاکه ...

🙌👍

پاسخ:
جان؟؟

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۶:۱۷

جناب دچـ ــــار

جمعه روز تمبل بوده!؟ :)

+ من از ظهر تا شبببب داشتم کار میکردم!

پاسخ:
بلی :)

خب دیگه شما متاهلین و جز تنبل ها یا همون تمبل خودتون حساب نمیشین. :)

آورین خسته نباشید.

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۶:۲۹

جناب دچـ ــــار

شما تا حالا سیب زمینی ترشی پوست کندی؟! :/

پاسخ:
هاااااااااااااااااااا؟؟ :||

احیانا شما کار کردین روز جمعه یا ازتون بیگاری کشیدن؟؟ :))

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۶:۳۳

جناب دچـ ــــار

همون گزینه ی 2 پیاز + سیر + همه چی :)

پاسخ:
صبر کنید دستمال بردارم اشکامو پاک کنم. :))

وا خیلی خوب کردن بانو چه معنی داره کمک نکنید اصلا؟؟ خوبه خوبه ادامه بدین.

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۶:۴۰

جناب دچـ ــــار

اصلا پیرزن همسایه هم اومد شفاعت کرد ولی نذاشت برم بخوابم :)

پاسخ:
:))

پیرزن همسایه اومد؟؟

حقتون بوده خونه رو هم میدادن جارو کنید، یخجال تمیز کنید، شیشه ها رو پاک کنید، حالا فعلا حضور ذهن ندارم ولی باید کلی کار میکشید ازتون. :)

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۶:۴۴

جناب دچـ ــــار

چرا حقم بود!؟ :/

پاسخ:
اینو وقتی خانمتون وب زدن به ایشون میگم. :)

۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۶:۴۵

جناب دچـ ــــار

نه هم الان بگید! :)

پاسخ:
قبلا هم گفتم چه معنی داره با پیرزن همسایه اینقد مچ باشین؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد