"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

ربط دادنش با شما

پنجشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۱۵ ب.ظ
تکرارهای دنیا کم نیست، پارسال بیست و هفت آبان امسال دو آذر. هفت ترمِ کارشناسی با همه خاطرات خوب و تلخیاش که کم هم نبود، ایده آل من نبود یعنی سه و نیم سالی که میخواستم نبود ولی خب همیشه که همه چی به خواست ما پیش نمیره.
بعد از کمی حرف زدن گفت: پنجشنبه تا برسی جون به لبم نکنیا، چهارشنبه که میبینمت، اصلا با خودم بیایی یا تنها باید 8:30 جلو چشمم باشی، تحت تاثیر همون چند صفحه ای که از کتاب جز از کل (اطلاعات بیشتر) شنیدم و همین اول کاری دارم عاشق بابای جسپر میشم، با تاثیر گرفتن از این جمله کتاب: "هیچ وقت با آدم ها ساعت 7:45 یا 6:30 قرار نگذار جسپر. باهاشون ساعت 7:12 یا مثلا 8:03 قرار بگذار." یا بهتره بگم جمله قبلترش، گفتم: ساعت 8:16  میبینمتون. گفت: تو همون ساعت 9 پیش من حضور بزن چهل و چهار دقیقه دقتت پیشکش.

+ چقدر دوست دارم این پست رو صخی بخونه :)
++ هیچ کس هم نمیاد که دعوت کنم بیاد همایش.
موافقين ۷ مخالفين ۰ ۹۶/۰۸/۲۵

نظرات  (۲۷)

۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۵:۳۵ ماهی کوچولو
من که نفهمیدم چی شد
پاسخ:
میتونم توصیه کنم رو آبی نفتی ها کلیک کنی، واضحتر بلد نیستم برسونم مطلب رو :| :)
ببخش ماهی.
نزدیک بودیم میومدیم :)
پاسخ:
آره خب دوریم :)
ممنون.
من خیلی دوست داشتم باشم هلما
خیلی زیاد
از همین فاصله برات آرزوی کلی موفقیت دارم:)
پاسخ:
میدونم لیلی میدونم مرسی ^_^
خیلی ممنون، اینبار رو تو رودروایستی میرم. :))
۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۶:۰۹ ماهی کوچولو
چشممم :)) 
پاسخ:
سلامت :*
۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۶:۱۵ ماهی کوچولو
:) :*
پاسخ:
*_*
عب نداره، به این فکر کن که یه تجربه قشنگ دیگه میشه
عکس، فیلم گرفتن یادت نره:) 
پاسخ:
^_^
آره همین هول شدناش و خوش گذشتناش خوبه، اکثر بچه های اکیب سال قبل هم میان :)
چشم چشم حتما :)
کاش پریسا هم بتونه بیاد *_*
چه خووووب :) 
کلی خوشحالم برات. کلی زیاد بهت خوش میگذره. قول میدم :) 
امیدوارم بتونه :) 
پاسخ:
:)
آررره مرسی لیلی مرسی :)
ایشالا.
منو دعوت کن خب :دی
پاسخ:
نرگس ^_____^
خود تبریز نیستااااا میتونی؟؟ 
وااااای بتونی چه شود، عکس هم میگیری.
بله،اصلاًمن همش قرارهامو۱۰صبح به اونورمیزارم
هم خودم راحتم هم اونها:)
همایش؟؟؟؟؟؟؟؟
بازش کن؟
چی؟
کجا؟
پاسخ:
خب 10صبح به بعد خوبه دیگه، مثلا یکی 6:30صبح قرار بذاره :))
آره همایش :)
واقعا چی؟؟ کجا؟؟ متوجه نشدم.
همایش چیه؟
همایش کجاست؟
پاسخ:
روی لینک اول کلیک کنید. :)
همایش ملی رباتیک، یکی از دانشگاه ها
هلمای مهربونم.یه خرده که بزرگتر شدم،رو پای خودم که وایستادم،میام همایشت چه با دعوت چه بی دعوت.هر جای دنیا که باشه:))
پاسخ:
^__^
مرسی هویجوری :)
زود زود بزرگتر شو، واااای ببینمت خیلی خوووب میشه. *_*
یعنی امسال هم تو اجرا میکنی؟
یعنی پنج بار خوندم تا فهمیدم منظور پست چیه:)) فکر کنم علاوه بر هوش و حواسم ، ضریب هوشیم هم داره میاد پایین:|
+موفق باشی گل دختر:)
پاسخ:
بلی فرشته بانو :)
مشکل از منه :|| میدونما سخت تفهیم میشه ولی باز دوست دارم اینجوری بنویسم. مرض دارم :))
+ مرسی :)
سالنِ همایش یا خوابگاهِ صندلی دار؟! مسئله این است :))))))))
پاسخ:
چی خوابگاه؟؟😲😲😲 چه ربطی به خوابگاه داره؟؟
بنظرتون حضور 50 شرکت کننده در قسمت ربات و ارائه 250مقاله که 80تاش تایید میشه تو خوابگاه برگزار میشه؟؟ 
همایش ملی هست داغان :))
لی لی هم بازی میکنم :))
کنایه بود داغان خانم :))))
اشاره به لحن و صداتان :))))))
پاسخ:
گرفتم باااع :))
کشته مرده داده، تلفات زیاده :))

اِ دور از جونت هلما [آیکون عصبانی] 
هر جوری دوست داری بنویس، اخر ما هم کج و کوله برداشت میکنیم تموم میشه میره:))

پاسخ:
فرشته ها عصبانی نمیشن که قند عسل :))
الهی... تلافی نه دیگه من کج و کوله مینویسم شما زحمت بکشید درست برداشت کنید. [آی ام زورگو]
کی گفته نمیشن؟ اتفاقا ما خیلی زود عصبانی میشیم:))
دیکتاتور خوبی میشی ها:))
پاسخ:
کاش همه مثل فرشته ها عصبانی بشن😜
بقول میرزا نعم :))
پس امیدوارم از نزدیک‌ نبینی عصبانیتشون رو:))
:)
پاسخ:
یا خدااا :)))
این پست رو صخی خوند:)  
چه حس خوبیه که بقیه به یادتن^^ 
پاسخ:
باعث خوشبختیه ^__^
اینکه از یاد رفتنی نیستی هم دخیله :)
اعداد رو حال کردی :))
وا خاک بس،سرمممم! به من گفت از یاد نرفتنییییی هااا:-D 
مخلصم بابا:-D

+وای اعداد! امان از شما اعداددان ها:)
ولی من در مورد زمان ملاقات ها دقیقا همین قدر اعداد دانم

پاسخ:
:)) خیلی دیوونه ای ها، دلم برا سامانت هم تنگ شده :)

+ :))
آورین خیلی هم خوووب  *_*
مخلصم عاغا مخلصم 
سامانم اینجاس سلام میرسونه:) سمی جان با دوربین۲ بای بای کن عمو هلما ببینه

+:))))
پاسخ:
یاشاسین :) 
ماشالا بزرگ شده :))

+ :))
عاغا شده پسرم^^ :-D
پاسخ:
زنش بده :))
همون جریان اجرا و صدا و اینا دیگ?!
من د بارا وردیم ددیم اوخورسوز هااا :|
هاردا دی ?! یا بیزی قویمازلار?!
پاسخ:
بله بله همان :)
من؟؟ اوخوماخ؟؟ :)) بتر بارا وردیز :)
دییرم بیلزه :)
آقا حق الاجرا فیفتی فیفتی هست دیگ?!
:|
پاسخ:
چی چی هست؟؟ باش تاپابیلمیرم، اوخویامیرام :|
با یه لوح و اینا سر و تهش هم میاد، بابا دلیه :))
پنجاه پنجاه 
یاری یاری
نصف نصف 
فیفتی فیفتی :|
اولا بیلمز
حتما بی لوحون یان دا بی شی ورجاخلار 
پاسخ:
وای خدااا "ف" وسط رو "ق" میخوندم :|
همش تقصیر آستیگماته :))
هندا دیگه چه بخواییم چه نخواییم هست. :)
یاخجی چهارشنبه آرزو لوروخ
ان شاالله اوز ایستینیز اولار
پاسخ:
چوخ ممنون :)
ایشالا که اوجور اولسون :)
خوبه شما بیرون میرید و به فکر ساعت قرار هم هستید
من چی بگم که چن ساله پوسیدم تو خونه )':
یعنی همشم تقصیر خودمه ها ولی خب به قول شما "همیشه که همه چی به خواست ما پیش نمیره"
پاسخ:
:))
هفته قبل سه روز حتی در خونه رو باز نکرده بودم حیاط رو ببینم. :)
اوهوم همش خونه موندن خیلی خیلی مزخرفه.
ایشالا که بتونی همه چی رو بر وفق مرادت بکنی.
خیلی هم عالی !
پاسخ:
خیلی ممنون :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">