"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

مام دلخوشیای خودمونو داریم

پنجشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۴۰ ق.ظ
یکم دیر رسیدم جلسه، زنداداش رو صندلی کناریش کیف گذاشته بود بمونه برا من. هنوز جلسه شروع نشده بود و هر کس با کناریش یا از این سر میز با اون سر میز حرف میزد و شوخی میکرد. سر یه حرفی آروم و لوس طور گفتم: هر چی زنداداشم بگه. اولین لبخند رو مسئول حراستمون رو لبم آورد. گوش های تیز حراست گونه اش حرفمو شنیده بود گفت: واقعا زنداداشته؟؟ میگم آره. یه جوری گفت شوخی نکن انگار من راه به راه به دخترای مردم میگم "زنداداش". لبخندم محو نشده از اون سر میز یکی گفت: وای خداا میگما چقدر شبیه هم اید. من!! زنداداش!! حضار!! وجدانا چه ربطی داره شبیه هم باشیم که حالا اینم با ذوق بگه و فکر کنه با حدس اینکه فامیلیم شاهکار کرده. بیشتر از سه هفته است لیست خواستم از مراکز و خانه ها یعنی استان هم از من خواسته، تو این چند وقته بهانه های باحال شنیدم ولی در نهایت کاپ بهترین بهانه هم تعلق گرفت به آقایی که پشت تلفن گفت: والا بابام مُرده، به خودم اومدم تسلیت بگم گفت: نه نه سکته کرده هنوز نَمُرده. 
موافقين ۹ مخالفين ۰ ۹۶/۱۱/۲۶

نظرات  (۱۴)

آره ما هم شاهدیم که :)

شما راه به راه به دخترای مردم نمیگی "زنداداش".
پاسخ:
فوقش با مریم برنامه داشتیم که اونم نشد. :)

ولی واقعا چه ربطی داره حدس بزنه شبیه هم باشیم؟؟ :| :)
۲۶ بهمن ۹۶ ، ۱۱:۰۸ کنت مونت کریستو
واقعا چرا اینقدر به همه میگی زنداداش؟!
پاسخ:
حرف دهن من نذار خواهر :)

ده دقیقه‌ی دیگه ادامه میدادی باباش سالم‌ سالم بود:))
حالا واقعا زن داداشت شبیهته؟:)
پاسخ:
اتفاقا چند روز بعدش حضوری دیدم، حال باباشو پرسیدم گفت: الحمدالله بهتره :)
آره شبیهیم.
واقعا زنداداشتون بود؟؟!!!
پاسخ:
وا... خب آره دیگه :))

نمیخواید بیشتر دقت کنید؟ شاید زنداداشتون نباشه ها!
پاسخ:
فقط چون شما میگید. :))
😂🤣 خدایی باحال بوده اون آقا 
پاسخ:
یعنی اند باحالی :)
وقتی دیدمش خنده ام جمع نمیشد.
۲۶ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۵۲ ابوالفضل ;)
وای خدا چه نابغه هایی دور و برت هستن!
پاسخ:
با کیا شدیم هشتاد میلیون :)
کلا بعضیا جوگیرن دیگه:)
بهانه های شاگردم یاغمور رو نشنیدی بفهمی بهانه ی باحال به چی میگن:)
پاسخ:
منم بعضا جوگیر میشم :))
اتفاقا میخواستم بنویسم: فکر میکردم دلخوشی و خاطرات خوب برا معلما و مدرسه است. بله بله من نشنیده قبول میکنم به پای بهانه های یاغمورت نمیرسه :)
به نظر منم شبیهید؛))
پاسخ:
حله :)
مرسی بابت تایید و تاکید.
۲۷ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۲۹ محمود بنائی
خب راستش میگه شبیه هستین :)
خدا انشاله اول خودشونو شفا بده، بعد پدرشون! 
پاسخ:
اینکه میگه معلومه زنداداشته و شبیهین جالبه. :)
الهی آمین! 
آخی :)
پاسخ:
*_* :)
میگما شبیه همید :) پس زنداداشته :) زودتر میگفتی خو :)
پاسخ:
دیگه ببخشید :))
همیشه به خنده و شادی
پاسخ:
ممنون ایشالا :)
نمرده هنوز سکته کرده :)))))))))
پاسخ:
الانم سرحاله :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">