"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.
8آبان 1403 چند ماه مانده به تجربه 30 سالگی.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

450 درجه فارنهایت

سه شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۷، ۰۴:۱۰ ب.ظ

اول اینکه خنگ خودتونید.

دوم اینکه تاثیرپذیری و تاثیرگذاشتن درمورد هرچیزی برای من به اندازه خودم معنا داره.

سوم اینکه میشه گزینه دوم اینکه رو بازتر کرد و به شرح زیر توضیح داد:

تاثیرگرفتن از کتاب برای من صرفا داخل کلماتی که جمله ها رو تشکیل میدن و گویا بعدترها هم میشن خوراک روح ما خلاصه نمیشه. ده ها بار "قند و پند" رو نه تنها خوانده ام بلکه تک تک کلماتش، طرح نارنجی روی جلدش و حتی تیترهای درشت قصه هاش رو جوئیده ام، نه به این خاطر که قصه شغالش زندگیم رو متحول کرده و روزنه ای روشن و پُرامید پیش چشمانم باز کرده نه نه تاثیرش برای من در درک ظرافت های رفاقت معنا داشت، عمق صداقت و بی ریا بودن دوستی رو در روز تولد دوازده سالگیم برام به ارمغان آورد. سلایق من همواره در حال تغییره، بعضا رو به رُشد و نمو میرود و بعضا رو به زوال، دوران نوجوانیم عاشق خواندن مجله بودم، از لا به لای مطالب علمی و تخیلی برای خودم اکتشافاتی جمع میکردم، حتی یک زمان هایی توهم رزومه شدن این اکتشافات در آینده رو داشتم. بعضی وقتها تک جمله ها و یا تک بیت هایی که در لحظه شنیدم یا دیدم تاثیری به اندازه دو جلد کتاب قطور بر روی من، عواطفم، علایقم و بصیرتم داشته. بزرگتر که شدم کتاب های سیاه نمایی شده به قلم اجنبی ها رو روانتر و راحتتر از متن های ملموس وطنی میفهمیدم. "بیگانه" فقط و فقط قادر به غرق کردنم در افکارم شد و نگران برای آدمهای پوچ گرایی که با خواندنش قابلیت پوچتر شدن پیدا میکنند. "برنده تنهاست"ِ پائولو کوئیلو مصمم کرد برای برنده شدن، هرچند شاید پائولو چند صد صفحه حرف زد تا به بازنده ها دلگرمی بدهد حتی با کوبیدن برنده ها. برنده تنها نیست یک تاثیر و باور خودخواهی رو هم برایم روشن کرد، وقتی که هدیه اش دادم به دوستم، وقتی بخواند نگاهش به کلماتی که من نگاه کردم میافتد، انگشتش صفحه ای رو که انگشت من ورق زده ورق میزند. "هولدن کالفید" برام یک روح آشنا بود، دنیایی که در آن برای تجربه کردن آزاد هستی. نهج البلاغه آگاهی میده به بینشم. و ...

چهارم اینکه دلیل قسمت اول اینکه اینه که الان یادم اومد قرار بود تو این چالش شرکت کنم.

مرسی از مستور بابت دعوتش :)

و مرسی از جناب دچار بابت دعوتش :)

موافقين ۳ مخالفين ۰ ۹۷/۰۶/۱۳

نظرات  (۹)

علوم جدید و تکنولوژی، مختص سبک زندگی ماده گرایی غرب بر محور تفکر اومانیستی است که محرّک آن نظام سلطه و سرمایه می باشد و مسلمانان نباید نظام آموزشی خود را بر اساس این علوم قرار دهند.

تمدن بدلی bornos.blog.ir
پاسخ:
:)
((:
پاسخ:
:)
فقط اون نهج‌البلاغه‌ای که گفتی رو کمی خوندم:/
منم باید بنویسم ولی تنبلیم میشه:)
پاسخ:
خوبه یه نیمچه نقطه اشتراکی پیدا شد. :)
تنبل خانوم.! :))
فرشته دقیقا کجای متن به نهج البلاغه اشاره شده؟ من چشام ایراد پیدا کرده نکنه:)
اتفاقا خیلی هم باهوشی، کتاب های خوبی هم خوندی موفق باشی
البته چالش ها رو هم به موقع عملی کن، از من یاد بگیر که چه زود دعوت تو ور لبیک گفتم :))
پاسخ:
خانوم معلم!! نسرین خانم!! آخ آخ :))
[آیکون عینک دودی] اونایی که حضور ذهن داشتم رو گفتم، قلعه حیوانات رو هم دوست داشتم، الان "لطفا گوسفند نباشید." دستمه ولی باهاش ارتباط راحت برقرار نکردم. شب های روشن رو هی میخوام ادامه بدم کار پیش میاد.
چشم حتما... کاملا مشخصه، اینجوری پیش بره ایشالا عروسی میکنی، دختردار میشی، اون جای من مینویسه. :))
@نسرین
عه خودم تو متن نهج‌البلاغه دیدم که!
اها ایناها نوشته" نهج‌البلاغه اگاهی میده به بینشم..." 
یعنی این نهج‌البلاغه با اون نهج‌البلاغه فرق داره؟!:))

+۱۰ بار اون خط نهج‌البلاغه رو خوندم گفتم نکنه من اشتباه میکنم، نکنه نهج‌البلاغه نیست:)) نیست؟!
پاسخ:
@ نسرین 
:)

+ به من نمیاد نهج البلاغه بخونم :))
سلام چه خوب که اجابت کردی دعوت من و مستور رو
حواسم هست که مقابله به مثل کردی :)
پاسخ:
سلام...
مگه میشه به دعوت شما و مستور لبیک نگفت؟! :)
راستش مقابله به مثل رو نگرفتم، ولی الان باز یه سر به پست شما زدم دیدم برا من فقط اسم نوشتین لینک ندادین و منم دقیقا همینکار رو کردم که البته برا تلافی نبود، چون اون پست رو ندیده بودم یه دوستی گفت منم با گوشی ویرایش کردم و نشد لینک بدم. :|)
هلما جان من هی میخوام پستتو بخونم هی منصرف میشم بخدا :|
بیش از ده باره شاید امروز اومدم بخونم دوباره منصرف شدم :|
علت دقیقا بخاطر خط اول پستت هستش و بس :|

اول اینکه 

اصلا انگار این عبارت باعث میشه به سمت نوشته ات متاسفانه جذب نشم :| و انگار عینهو یه چیز محکم میزنه رو سرم :|



با تشکر :|
و با عرض پوزش :|

سلام هلمایی :*

پاسخ:
فدای سرت، همچین شاهکاری هم نیست. :))
حالا خوبه فقط جذب نمیشی و فحش حسابش نمیکنی :|)

راحت باش خلاصه.

سلام واران :*
۱۴ شهریور ۹۷ ، ۱۱:۲۵ مریــــ ـــــم
چرا شماها اینقد از کتاب‌تاثیر‌میگیرین واقعا
:|
من هیچ من نگاه

پاسخ:
الان اینایی که من نوشتم تاثیرگرفتن حساب میشن؟! :|
ادامه بده :)
۱۴ شهریور ۹۷ ، ۱۱:۴۱ مریــــ ـــــم
بلاخره همین قودورو
قودورو یه واژه کرمونیه برای بیان اندازه‌کم

پاسخ:
حداقلش یه کلمه کرمونی به فرهنگ لغاتم اضافه شد. *__*

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">