"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

ساعت 04:04 نمیدونم چندم مهرماهه

چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۴:۰۷ ق.ظ

یهو دلم خواست بگم:

خیلی خوشحالم که وبلاگ مینویسم، یعنی خیلی خوشحالم که وبلاگ نویس موندم.

اصلا عجیب نیست آدم دلش برای دوستای وبلاگیش تنگ شه، حس خوبیه هرچند با همه خوبیش دلتنگیه باز.

موافقين ۱۸ مخالفين ۰ ۹۷/۰۷/۱۱

نظرات  (۱۵)

در هنگام نوشتن این مطلب در گوشه سمت چپ نوشته اش تاریخ نوشته میشه :))
البته اگر تاریخ  تو متن ات حذف نشده باشه :))
اما امروز چهارشنبه یازدهم مهر ماه است :)


+

سلام 
صبح ات بخیر هلمایی :*
خوشحالم که خوشحالی :)))
ولی من میدونم دلت برای من که تنگ نشده :دی :))
پاسخ:
آره میدونستم ولی نگاه نمیکردم. :)
مرسی.

+
سلااااام...
ظهرت بخیر وارانی :)
عزیزم.. چرا تنگ نشه بعضی وقتها آدم دلش برای کسی که حتی جلو روشه تنگ میشه.
:)
پاسخ:
:)
۱۱ مهر ۹۷ ، ۱۳:۱۸ شادوَرد __
سلام
ساعت 1:17 میدونم چندم مهرماهه:)
منم دلم تنگ میشه:(
پاسخ:
سلام :)
منم وقتی خواستم پست رو منتشر کنم تاریخ رد دیدم.
دلتنگی بدی هم نیستا :)
سلام به روی ماهت 

اوهوم وبلاگیا غالبن دوستانی خیلی خوبین حیفه وب نباشه دوستا نباشن
پاسخ:
سلام سلام :)

بله بله.
۱۱ مهر ۹۷ ، ۱۴:۲۰ جناب منزوی
حس های خوبتون همیشه مستدام :).
پاسخ:
سلامت باشید. :)
احتمالا  امروز مرخصی هستین :)
پاسخ:
نه اتفاقا روز کاری خوبی بود. :)

من به این پستت تافت بزنم تا موندنی شه خلاصه :|
پاسخ:
بزن بزن :)
۱۱ مهر ۹۷ ، ۲۳:۴۰ آشنای بی نشان
بسیار هم عالی که وبلاگنویسید:)
پاسخ:
بله بله :)
مخاطبامم باید بخاطر همین شکرگزار خداوند باشند. :))
ما هم خوشحالیم که هم‌ خودمون وبلاگ نویسیم هم تو وبلاگ نویسی :*
پاسخ:
یکی از خوشبختی همه تون آشنایی با منه مگه نه؟! :)
(زیادی لوس جواب دادم.) :|
(:
پاسخ:
:)
ما نیز خوشحالیم از این بابت
و ناراحت از بابت ندیدن جناب تان
شبیه تام و جری شدیم پری :)
من زنگ میزدم تو جواب نمیدادی
تو میزدی من نمی دادم :)
پاسخ:
زمان کلاس تغییر کرد اومد ساعت 11. ساعت دوونیم نشده هم ماشین اداره فلکه دانشگاه منتظر و دم به دقیقه زنگ میزدن. :|
خواهرجان تو هم وقت گیرآورده بود برا مهمونی اومدن.😠
آره دقیقا تام و جری :)
۱۳ مهر ۹۷ ، ۱۱:۵۵ ابوالفضل ...
البته می‌شه دوستای خوب وبلاگی رو سوا و گلچین کرد و یه جای دیگه باهاشون ارتباط داشت. اینجا دیگه خیلی دوغ و دوشاب قاطی هم شدن 😒
پاسخ:
نوع نگاه من ذاتا یکم خوشبینانه تر از بقیه است. :)
حرف شما رو میفهمم ولی همونطوری که قبلا گفتم من نسبت به وبلاگ یه حس تعهد مانند دارم.
آوا
بوسری گلنده ایشالله:)
آخی تقریبا اون گون اولاردی گلممیشدیلر
بتر گولوم ایسدیردی:)
پاسخ:
ایشالا :)
شوخی الیرم، چوخ اوزاخ دییرکی ایشالا تئز گورروخ بیربیریمیزی :*
راستی به دوستت نرگس هم بگو بیاد ازمون عکس بگیره دوباره :))
پاسخ:
:))) نرگس الان فکر کنم باید تهران باشه.
بالاخره عکس ها رو میفرسته :)
با من؟اره حتما اشنایی با من خوشبختیه :))
پاسخ:
با من و تو :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">