"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

عاشقانه هایی که یه روزی صاحب دار میشن.

يكشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۸، ۰۳:۵۳ ق.ظ

آماده میشم بخوابم، عینکم رو از روی چشمام برمیدارم، با دوتا دست چشمامو نوازش میکنم. نگاه میکنم به عینکی که میزارم داخل قاب، لبخند میزنم، بعضی وقتها همین عینک وجه تمایز من با بقیه بوده؛ آهان همون دختر عینکی رو میگی؟! همیشه یه نشونه هایی هست برا تفکیک آدما از هم. قد، رنگ چشم، رشته تحصیلی، شغل و موقعیت اجتماعی و هزارتا مشخصه دیگه. از یه جایی به بعد همه چیز تغییر میکنه، اینکه همون دختر عینکی، اون دختر چشم رنگی، بابا اون دختر قدبلنده یا دختری که کف دست چپش خال داره خطابت کنند برات فقط مشخصه است و لبخند برای این شناخت کافی است، از یه جایی به بعد دلت برای تفاوت های مهمتر پَر میزند، از همون هایی که یکی بخاطر داشتنت خودش رو محبوب ترین مخلوق خدا میدونه.

موافقين ۹ مخالفين ۰ ۹۸/۰۹/۱۷

نظرات  (۷)

۱۷ آذر ۹۸ ، ۱۲:۱۳ آشنای غریب

کچل بودن یه نشونه خاصه . لامصب اطرافیان رو هم معرف میشه . مثلا میگن سمت راستیه اون کچله و...

شایدم در آینده بهتون یه آپشن جدید اظافه شد و گفتن :  زنِ اون کچله :))

تفاوت از این بالاتر ؟

پاسخ:
خدا نکشتت :))
شما که خودت شعر و شاعری بلدی و دستت تو کاره باید بهتر بدونی که شاعر میفرماید: اگر بر دیده مجنون نشینی بغیر از خوبی لیلی نبینی. بله😂😂😋😋😋
فقط یادتون باشه سرشوخی رو خودتون باز کردیناااا :))) 
۱۷ آذر ۹۸ ، ۱۵:۱۶ مصطفی کسعلی

جالبه...

پاسخ:
بله :)
۱۷ آذر ۹۸ ، ۱۶:۴۶ قوجا بابا

باسلام

هیچ آرزویی دست نیافتنی نیست حتی اگه برای همه غیرممکن جلوه کنه و بگن حرف مفت نزن و اینقدر خیالاتی نباش!

یه مثال کوتاه بزنم؛

یه زمانی آروز داشتم یه گواهینامه پایه یک داشته باشم ظاهرا کار شق القمری بود و غیرممکن و همه میگفتن بتمک بابا خل نشو تو کجا و پایه یک کجا ولی الآن دارم و برام خنده داره که چنین چیز بی ارزش و سهلی رو آرزو میکردم.

ضمنا دست شما درد نکنه :-! :-\:-)

پاسخ:
سلام...
بله همینطوره :) 

آرزوی جالبی هم بوده. دارم فکر میکنم چرا باید گواهینامه پایه یک براتون آرزو بوده باشه. :)
۱۸ آذر ۹۸ ، ۱۸:۳۸ گُل نِگار

سلام هلما..

نوشته ات دلم رو یجوری کرد..

دوستش داشتم..

پاسخ:
سلام گل نگار جان...
ای جونم. حس خوبیه انگار. :)
۱۸ آذر ۹۸ ، ۱۸:۵۳ منتظر اتفاقات خوب (حورا)

همون دختری که کنار آقا جمشید نشستهD:

پاسخ:
تو دل پاییز...
بین نارنجی ها...
همون دختری که کنار آقا جمشید نشسته. :)

حرف دل زدی. :)

پاسخ:
خب پس شکرخدا :)

مستی و عاشقانه می‌گویی

تو غریبی و یا از این کویی

پاسخ:
خیلی هم قشنگ :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">