"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"سکوت من صدای تو"

هر چیزی که در ج س ت ن آنی آنی

"پری.ص"

کوچ کرده از بلاگفا :)
آغاز بیست و دومین فصل از زندگی ام :-)
الان شده بیست و سه :)
و الان شده بیست و چهار :)
الکی الکی شد بیست و پنج :)
شد بیست و شش، باورتون میشه؟! :)
99/05/05 ساعت 13:30 مهدی جان وارد زندگیم شد. (ازدواج تایم)
(در بیست و شش سال و پنج ماه و هشت روزگی)
یادم رفته بود بگم وارد بیست و هفت سالگی شدم. :)
28بهمن 1400 به جذابترین شکل ممکن 28 سالم شد.

"دل سرا پرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هرکس به قدر همت اوست"

بايگاني
نويسندگان

و من همچنان هستم و همچنان مینویسم. :)

چهارشنبه, ۸ دی ۱۴۰۰، ۰۶:۰۲ ب.ظ

آدمها اغلب زمانی قدر لحظه به لحظه از زندگیشون رو میدونن که دیر شده مگر وقتی که خدا فرصتی دوباره بهشون داده باشه. روزها و ماه‌ها گذشت و من ننوشتم از لحظاتی که شیرین گذشت، از عروسیمون، از مهمون‌های ویژه عروسیمون، از ناراحتی کنسل شدن برنامه اومدن آقاگل، از حضور قشنگ نسرین، از تجربه‌های جدید، از بزرگ شدن و از خیلی اتفاقات معمول که سوژه‌های نابی برای نوشتن بودن. دیشب مهدی فرمان رو سفت چسبید و پاش با تمام قدرت روی ترمز رفت دروغ چرا ناامید نشده بودم، منتظر بودم چند میلیمتر مونده به تریلی ماشین بایسته ولی نایستاد، وقتی ماشینمون چسبید به تریلی و دیگه هیچ امیدی در دلم نبود به مهدی نگاه کردم و چشام رو بستم. حسی که داشتم ترس نبود، غم هم نبود، تقریبا مطمئن بودم که دیگه تمومه و از لحظه‌ای بعد در دنیای دیگری خواهم بود، یک آن دلم خواست تصویر مهدی آخرین توشه من از این دنیا باشه. خدا رحم کرد و بطور معجزه‌آسایی جفتمون هم سالم از تصادفی که بیشتر کابوسی وحشتناک بود بیرون اومدیم.

موافقين ۱۱ مخالفين ۰ ۰۰/۱۰/۰۸

نظرات  (۸)

۰۸ دی ۰۰ ، ۱۹:۰۶ بانوی بی پلاک

سلام چه گذر عمرتون رو جالب گوشه وبلاگ ثبت کردید. 

پاسخ:
سلام :)
معتقدم: ماهایی که روزمرگی‌هامونو یادداشت میکنیم سه هیچ از خیلیا جلوتریم.

خداروشکر واقعاً که خطر رفع شده و چقدر خوب که هنوز هستید و می نویسید :)

پاسخ:
خیلی ممنون :)
چه لحن قشنگی ^__^

عروسی تو یه نقطه عطف تو زندگی من بود.

یه شیرینی جذاب، یه مهمونی خاص، یه مهمون‌نوازی درجه یک

و خب یه غمی که کامم رو تلخ کرد. 

الهی شکر که به خیر گذشت....

پاسخ:
عزیزم ^___^🤩
برا منم یه دنیا حال خوب و لحظات شیرین و به یادماندنی بود حضورت، لحظه شماری برا اومدنت، اهمیت و ارزشی برای من خرج کردی خیلی خوبی :****
ممنون عزیزم خدا رو شکر.

سلام و درود پری جان 

 

عکس رو ک توی اینستا دیدم دلم هووورررری فروریخت و وقتی متن رو تموم کردم یک خدا رو شکر ـ بخیر کذشت بلند گفتم ک همسرم پرسید چی بخیر گذشت ؟ 

 

مواظب خودتون باشید لطفن

 

پاسخ:
سلام جناب جانان عزیز :)

آخ آخ الهی، خیلی لحظه سختی بود خدا رو هزار مرتبه شکر سلامت بیرون اومدیم.

چشم. ممنون
۰۹ دی ۰۰ ، ۰۸:۵۸ دچارِ فیش‌نگار

سلام و درود. عروسیتونو تبریک میگم و جاتی خالی تون اینجا احساس میشد و امیدوارم سالم و سربلند باشید.

پاسخ:
سلام خیلی خیلی ممنون :)
الهی آمین. مرسی ^__^

سلام

خیلی خدا رحم کرده یه صدقه ای بدید.خوشحالم که خطر رفع شده

از اون اونطرف خیلی خبرای جالبی نمیرسه، پس فعلا با همین دلار 30 هزارتومن بسازید و بیشتر مواظب باشید:)

پاسخ:
سلام :)
واقعا خدا رحم کرد، حتما حتما.
مرسی استاد...
آره آره دیگه چیکار میشه کرد ما بچه‌های قانعی هستیم.
۱۰ دی ۰۰ ، ۱۲:۴۶ روناهی ^^

خوندن آرشیو شما از اهداف منه:))

پاسخ:
چه باحال :)
باعث خوشحالی منه.
۲۸ دی ۰۰ ، ۱۳:۰۳ پیمان کرامتی

همینه و همینم باید باشه

مستدام و قوی

پاسخ:
اوهوم :)
ممنون🌺

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">